«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

... جایی برای این بچه!


از تاکسی پیاده شدم. همینطور که از خیابون رد می‌شدم، داشت توی گوشم می خوند:
زندگی هنوز خوشگلی هاشو داره ... و من هم باهاش تکرار می‌کردم تا رسیدم به اینجا ... این ها داشتند توی سطل آشغال، دنبال چیزی می‌گشتند.

رفتم طرف شون، پرسیدم چیزی لازم دارید؟

گفت: بله؛  یک جایی برای این بچه!

گفتم: مگه بغل‌تون باشه، نمی شه؟!

گفت: خودمون جایی نداریم؛ این را چکار کنیم؟

... بچه بغل همونجا نشستند! از جلو نگذاشتند عکس بگیرم.

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!