«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ بهمن ۶, یکشنبه

سرانجام علی می ماند و اراذل و اوباش ولایتش!*


رضا خندان:
یک ماه از زمان دستبرد به خانه ی ما سپری می شود. امروز برای چندمین بار به اداره ی آگاهی مراجعه کردیم. تا آنجا که بررسی کردیم هیچ کار تحقیقی در جهت شناسایی افرادی که با تخریب در, وارد آپارتمان شده و اقدام به سرقت کرده اند نشده است. هیچ اقدامی ...

در عوض فهمیدیم پلیس به جای انجام کارهای فنی و پلیسی در جهت کشف هویت عامل یا عاملین دستبرد، کلی در مورد خود نسرین و وضعیت فکری و سیاسی و اجتماعی او بررسی کرده و اکنون خود را صاحب نظر در زمینه ی شناخت افکار و خطوط فکری او می داند و اظهار نظر می کند.

اما در مورد شناسایی عوامل ماجرا، هیچ اقدامی صورت نگرفته است. حتی بدیهیاتی مانند بررسی محتویات دوربین‌های اطراف کوچه از جمله دوربین بسیار پیشرفته و قوی که در وسط چهارراه بلوار دریا و پاک نژاد توسط نیروی انتظامی کار گذاشته شده است که با گذشت یک ماه، محتویات این دوربینها، پاک می شود.

و اما ...
پرستو فروهر تایید می کند که قبل از واقعه ی هولناک و قتل پدر و مادرش، دو بار خانه ی آنها مورد دستبرد واقع شده بود.
با توجه به ادعاهای فرماندهان پلیس در داشتن اطلاعات جامع در مورد معترضین و سرکوب اعتراضات میلیونی سال ۸۸ ، اظهار عجز نیروهای آن در جهت شناسایی یک سارق به هیچ وجه قابل هضم نیست.

* با الهام از زبانزد:
 علی ماند و حوضش!

عنوان از آنِ من است.             ب. الف. بزرگمهر 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!