«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آذر ۱۹, سه‌شنبه

مبادا دانشگاه جولانگاه جریان های سیاسی شود!


از زبان رهبر جمهوری اسلامی که به اشتباه وی را رهبر انقلاب می نامد* چنین آورده است:
«رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی:
امواج نشاط آفرین "ما می توانیم" را در روح جوانان تقویت كنید تا مرجع شدن علمی ایران وبرپایی تمدن نوین اسلامی تحقق یابد. دانشگاه جولانگاه جریانهای سیاسی نشود؛ این كارجلوی رشد و شتاب علمی را می گیرد.»

از همه ی شعارهای میان تهی وی که بگذریم، عبارت «دانشگاه جولانگاه جریانهای سیاسی نشود ...» از همه پرمایه تر است و اراذل و اوباش رسمی و غیر رسمی رژیم تبهکار آن را جدی خواهند گرفت! می گویید: نه! نگاهی به افزایش بودجه ی نیروی انتظامی در سال آینده بیندازید تا ترس رهبر نادان و نابکار را از آینده، از افزایش آگاهی و سازماندهی میان جوانان و دانشجویان ببینید؛ آن ها توده های مردم و بویژه جوانان را همچنان گله وار، گوش به فرمان و بی هیچ سازماندهی و نوآوری از خود، تنها به عنوان «گوشت دم توپ» می خواهند و بس؛ شاید وی و برخی از کارگزاران و دورقاب چین های پیرامونش، هنوز باور ندارند که این دوران در میهن مان سپری شده است.

«خبرگزاری مهر» درباره ی افزایش بودجه ی نهادهای نظامی و انتظامی از آن میان، نوشته است:   
«دولت همچنین بودجه ۳۶ هزار و ۸۹۶ میلیارد و ۵۲۳ میلیون ریالی سپاه در قانون بودجه سال ۱۳۹۲ را حدود ۳۰ درصد افزایش داده و آن را به میزان ۴۴ هزار و ۵۶۶ میلیارد و ۶۸۶ میلیون ریال به مجلس پیشنهاد کرده است. از سویی بودجه نیروی انتظامی در لایحه بودجه ۹۳ حدود ۹ هزار میلیارد تومان افزایش داشته است و به طور کلی این سه نهاد نظامی یعنی ارتش، سپاه و نیروی انتظامی، بیشترین افزایش میزان بودجه را در میان نهادهای یاد شده به خود اختصاص داده اند.»

ب. الف. بزرگمهر              ۱۹ آذر ماه ۱۳۹۲

* کدام انقلاب را وی رهبری کرده است؟! شاید منظور، رهبری "نرمش قهرمانانه" با بازیگری «آخوند ریش حنایی»، آن کمرشکسته ی خودفروخته و مشتی پاچه ورمالیده ی دیگر است؟!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!