«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آذر ۲۴, یکشنبه

اگر پشت گوش تان را دیدید ...

دانشجویان عزیز! بسان ما نرمش قهرمانانه کنید و روی سخن ما هیچ سخنی نگویید! وگرنه، تعادل برهم خواهد خورد ...

به گزارش زیر که گفتگوی رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» با خبرنگار تشکل های دانشجویی گروه فرهنگی یکی از رسانه هاست، کمی باریک شوید تا ترس رژیم از گسترش آگاهی در میان دانشجویان بگونه ای کلی و بویژه دانشجویان با باورهای مذهبی را نیک دریابید؛ آگاهی گسترش یابنده ای که بیگمان سازماندهی درخور با آن را در پی خواهد داشت.

رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» در بخشی از سخنان خود، چنین دلیل ریشخندآمیزی برای جلوگیری از فعالیت حزب ها و سازمان های سیاسی در دانشگاه به میان آورده است:
«نباید به احزاب و تشکل های مختلف سیاسی، اجازه فعالیت در دانشگاه ها داده شود؛ زیرا این تشکل ها از محیط دانشگاه و دانشجویان برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.»

باید از این آقای «رییس شورای فرهنگی ...» پرسید که اگر آن حزب ها و سازمان های سیاسی از محیط دانشگاه و دانشجویان برای رسیدن به آماج های سیاسی خود سود نبرند، کدام آماج یا آماج های دیگری را باید دنبال نمایند؟! آیا به عنوان نمونه از یک سازمان سیاسی چپ انتظار دارید که آماج های خود را به کناری نهاده، در دانشگاه (یا هرجای دیگری) برای گسترش اسلام ادعایی جمهوری اسلامی و پریشانگویی مذهبی (خرافات) بهره گیرد؟! یا بازهم به عنوان نمونه از جریانی مذهبی چون «انجمن حجتیه» انتظار دارید که آماج های دیگری جز پخش پریشانگویی های مذهبی پیرامون امام زمان و پیشبرد سیاست امپریالیست های کهنه کار انگلیسی را دنبال نماید و اندیشه های مارکسیسم ـ لنینینسم را ترویج کند؟!

آیا پس از پیروزی کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، چنانچه در روز ورود نیکسون، نماینده ی «یانکی ها» به ایران، دانشجویان در ساختارهای سیاسی آن هنگام عضو نبودند و از این ساختارها برای برگزاری تظاهراتی پردامنه سود نمی بردند، آیا حماسه ای به نام «روز دانشجو» آفریده می شد؟! تظاهراتی که نه تنها یکی از کشورهای دست اندرکار و پشتیبان کودتا را نشانه گرفته بود که بیش از آن، شاه گوربگور شده که شاید می پنداشت همه ی دشواری ها پشت سر نهاده شده را سکه ی یک پول سیاه نمود! درست به همین دلیل برای خواباندن آن تظاهرات، دستور آتش به گزمگان آن رژیم پلید داده شد و دانشگاه با خون دو دانشجوی توده ای و یک دانشجوی ملی گرا از آن پس، رنگی دیگر و جانی تازه گرفت!

می بینید، چه یاوه ای بر زبان رانده اید؟! شما چه بخواهید و چه نخواهید، حزب ها و سازمان های سیاسی از هر گونه ی آن در دانشگاه نیز چون جاهای دیگر کنش خود را خواهند داشت و همانگونه که تجربه تاکنون نشان داده، چنانچه جلوی این کنشِ که روندی طبیعی در جامعه ای طبقاتی است را بگیرید، تنها و تنها به نیروهای واپسگرا یا مزدور امپریالیست ها که دربرگیرنده ی «فیل های یاد هندوستان افتاده» ی رژیم جمهوری اسلامی نیز هست، یاری رسانده اید؛ ولی بازهم نخواهید توانست جلوی سرریز نیروهای فریب خورده با باورهای مذهبی را بگیرید؛ آن ها که دستی در سفره ی آلوده ی رژیم ندارند، بیگمان راه های دیگری جستجو خواهند نمود. شما با پیشبرد چنین شیوه های نابخردانه ای نه تنها هستی رژیم خود را درازتر نخواهید کرد که راه را برای تبلیغات نیروهای رژیم پلید گذشته که روی شان را سپید کرده اید، بیش از پیش خواهید گشود؛ ولی در این کار نیز بیگمان کامیاب نخواهید شد؛ زیرا تجربه ی تاریخی مردم ایران را بسان همه ی نیروهای ضدانقلابی دستکم می گیرید.

ترس رژیم بویژه  پس از "نرمش قهرمانانه" و تن دادن به خواری و ننگ که برانگیختگی هرچه بیش تر مردم ایران را در پی خواهد داشت، بخوبی دریافتنی است. شما به زبان ساده تر از دانشجویان یپگیری همان راه را می خواهید:
«دانشجویان عزیز! بسان ما "نرمش قهرمانانه" کنید و روی سخن ما هیچ سخنی نگویید! وگرنه، تعادل برهم خواهد خورد و زیان های جبران ناپذیر به رژیم ما وارد می شود. دانشگاه مکانی برای تدریس و گفت و شنود مباحث علمی است؛ نه مکانی سیاسی! سیاست را به ویژه کاران (متخصصین) ما، کسانی چون ”سیّد از خر جسته“ واگذارید و چشم های تان را بر قراردادهای آب و ناندار ما با ”شیطان بزرگ“ و دوستانش و نیز دشواری های پیرامون تان ببندید! وظیفه ی شما بر پایه ی فرمایشات مقام معظم، خوب درس خواندن، ورزش، "نرمش قهرمانانه" و نماز خواندن های شبانه روزی است و اگر گاهی هم برای سرگرمی (خدای نکرده نه بیش از آن!) به گفتگوهای نظری دست زدید، اعتدال را رعایت کنید تا نه سیخ بسوزد و نه کباب! وگرنه، کار به صحنه تقابل و اختلاف کشیده می شود. امیدوارم سخن فرهنگ پرورانه ی ما را نیک دریافته و بچه های خوب و سر براهی باشید!»

آیا دانشجویان، اندرزهای "قهرمان پرورانه" ی شما را به گوش خواهند گرفت؟! اگر پشت گوش تان را دیدید ...

ب. الف. بزرگمهر     ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۲

***


رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» :
بیانات رهبری فصل الخطاب فعالیت های دانشجویی باشد!

رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» می گوید:
«تشکل ها ، اتحادیه ها و انجمن های دانشجویی باید قانون و بیانات مقام معظم رهبری را فصل الخطاب فعالیت های خود در دانشگاه ها قرار دهند.»

رضا اکرمی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار تشکل های دانشجویی گروه فرهنگی ایرنا گفت:
«هرگونه فعالیت صنفی از نظرعلمی، سیاسی و دانشجویی در دانشگاه ها امری خوب است؛ اما این فعالیت ها باید مطیع قانون باشد.»

وی تصریح کرد:
«دانشگاه و موسسات آموزش عالی، محلی برای فعالیت های احزاب و تشکل های مختلف سیاسی نیست.»

رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» این جُستار را نیز در میان نهاد که ... اگر به نام تشکل های دانشجویی در مقابل قانون و فرمایشات مقام معظم رهبری ایستادگی شود، ضررهای جبران ناپذیری به کشور وارد می شود.

به گفته وی، دانشگاه مکانی برای تدریس و گفت و شنود مباحث علمی است؛ از این رو نباید این مکان علمی را به مکانی سیاسی تبدیل کنیم.

وی تاکید کرد:
«نباید به احزاب و تشکل های مختلف سیاسی، اجازه فعالیت در دانشگاه ها داده شود؛ زیرا این تشکل ها از محیط دانشگاه و دانشجویان برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.»

رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» گفت:
«در صورتی که احزاب و تشکل های سیاسی در دانشگاه ها فعالیت کنند، این محیط علمی از عرصه اصلی خود که همان علم آموزی است، دور شده و به صحنه تقابل و اختلاف کشیده می شود.»

جایگاه کمرنگ اعتدال در دانشگاه

به باور اکرمی، اعتدال به معنی گفت و شنود نظرهای مختلف در دانشگاه ها وجود ندارد. «متاسفانه در دانشگاه های ما اعتدال از نظر اینکه افراد نظر خود را در مباحث نظری مطرح کنند، وجود ندارد و گفت و شنود ها در بیشتر موارد به تقابل کشیده می شود.»

رییس «شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری» با اشاره به اینکه باید واقعیت ها بیان شود، افزود:
«اگر بحث برای اصلاح و تصریح باشد، به طور حتم مفید خواهد بود؛ اما اگر به افراط و تفریط کشیده شود مضر است.»

۲۳ آذر ماه ۱۳۹۲

برگرفته از «ایرنا»

این گزارش از سوی اینجانب تا اندازه ای پارسی نویسی و ویرایش شده است. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!