«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

کدامین پل در کجای جهان شکسته است؟


نوشته است:
«کدامین پل در کجای دنیا شکسته است؟

فقیر به دنبال شادی ثروتمند و ثروتمند به دنبال آرامش زندگی فقیر است؛

کودک به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی کودک است؛

پیر به دنبال قدرت جوان و جوان در پی تجربه سالمند است؛

آنان که رفته اند در آرزوی بازگشت و آنان که مانده اند در رویای رفتن …

خدایا!‏‎ ‎کدامین پل در کجای دنیا شکسته است که هیچکس به مقصد خود نمیرسد؟»

از «گوگل پلاس»

پاسخ می دهم:
پل دوستی و اعتماد به یکدیگر برای ساختن! یک دانشمند سده های میانه ی ایرانی ـ افغانی به نام «فارس پورخطاب هراتی» که من نوشته اش را در بالای تارنگاشت خودم درج کرده ام، می گوید:
«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.»

از دید من، وی درست ترین سخن را گفته است.

ب. الف. بزرگمهر    چهارم تیر ماه ۱۳۹۲


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!