«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

چهره ای گویا، نماینده ی بسیاری آدم های روی کره ی خاکی!


تصویری است بسیار زیبا از چهره ی آدمی رنج کشیده با نی نی چشمانی که به سپیدی می زند؛ شاید چهره ای از یک معدنچی که کم تر آفتاب را دیده است. 

کسی درباره اش، شاعرانه نوشته است:
«خیره به دوردست ها
محو در افق ...» از «گوگل پلاس»

نمی دانم؛ ولی هر چه هست، همه چیز در آن موج می زند؛ چهره ای گویا، نماینده ی بسیاری آدم های روی کره ی خاکی در دوره ی دانش های پیشرفته و فن آوری های شگفت انگیز که تنها برای گروه کم شماری از آدمیان، آبخُست هایی خوشبخت در میان دریای تنگدستی و تیره روزی دیگران که زندگیی شان بیش تر به جان کندن می ماند به ارمغان آورده است ...

ب. الف. بزرگمهر   ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۲


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!