«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

چرا این ها را پیش تر نگفتی؟!

به شرکت کنندگان در نمایش فرمایشی گزینش ریاست جمهوری: آیا پیام رمّال اقتصادی را خوب درمی یابید؟ آیا روشن است که آب در هاون کوبیده بودید؟ یا باز هم چون کبک سر در زیر بال خود خواهید نمود؟!

روحانی نه عصای موسی دارد، نه معجزه می تواند بکند

یک استاد دانشگاه گفت:
«آنچه برای آینده دولت یازدهم بسیار مهم است این است که مردم اعتماد خود این دولت را از دست ندهند؛ مردم قبول کنند اگر مطالباتشان هنوز تحقق پیدا نکرده به این دلیل نیست که در انتخاب خود اشتباه کردند، به این دلیل نیست که روحانی نسبت به مطالبات آنها بی تفاوت است؛ بلکه به این دلیل است که تحقق آن مطالبات در ورای توان روحانی بوده است[اگر دخو زنده بود، بیگمان انگشت شستش رو بالا می برد و اگر این رمّال اقتصادی را گیر می آورد با انگشتی دیگر، انگولکش می کرد!]

دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران [بخوان: رمّال اقتصادی] در گفتگو با فرارو گفت:
«بنده اگر جای آقای دکتر روحانی بودم خیلی از وضعیتی که بوجود آمده احساس خوشحالی نمی کردم.»

وی ادامه داد:
«چون درست است که امروز با کاهش قیمت سکه و ارز روبرو هستیم و پس از انتخاب ایشان یک موج شور و نشاط و امید در جامعه ایجاد شده است؛ اما مشکل اساسی که دولت یازدهم باید به شدت نگران آن باشد این است که چند ماه بعد از تشکیل دولت یازدهم اگر یکسری از مطالبات و خواسته ها تحقق پیدا نکند، آن وقت تمام این شور و نشاط و امید تبدیل به عکس آن می شود.» [این آقا رمّالِ، اینجای کار را درست دیده است!]

وی افزود:
«این احساس سرخوردگی نه تنها علیه دولت یازدهم خواهد بود؛ بلکه متاسفانه علیه نظام هم می تواند باشد. اینکه مردم اعتماد کردند.» [به عبارتی دیگر: چوب در ماتحت آن نظام خواهند کرد!]

این استاد دانشگاه اظهار کرد:
«بنابراین من معتقدم آقای دکتر روحانی و مشاورین ایشان باید خیلی خیلی مراقب و محتاط باشند تا احساس سرخوردگی و ناامیدی در مردم بوجود نیاید.» [رمّال که مانند دیگر نوچه های رفسنجانی، کوشش بسیاری برای کلاه گذاشتن سر مردم داشته، در اینجا خالی بندی کرده و راهکاری نشان نمی دهد؛ چون راهکاری ندارد.]

وی ادامه داد:
«راه این کار این است که آقای دکتر روحانی و مشاورین ایشان سعی کنند از طریق رسانه ها به بیان محدودیت ها و محذوریت های خود بپردازند و ضمن اینکه نشان دهند از روحیه ای که در مردم ایجاد شده استقبال می کنند اما در عین حال باید از مردم بخواهند تا حدودی واقع بین باشند و مطالبات را در شرایط جامعه ایران ببینند و محدودیت های آقای روحانی را در نظر بگیرند و بدانند ایشان صرفا رئیس قوه مجریه است.» [راهکار را می بینید؟! مردم باید واقع بین باشند و ببینند که آن آخوند نیرنگباز ریش حنایی، تنها پیشکار کوچکی است و کاری از دستش برنمی آید! راهکار نیست؛ "شاهکار" است!]

وی افزود:
«خیلی از مطالبات ناشی از عملکرد هشت ساله اصولگرایان است و تحقق بسیاری از مطالبات، نیازمند زمان و همکاری قوای دیگر و دیگر مراکز قدرت است و آقای دکتر روحانی نه عصای موسی دارد، نه معجزه می تواند بکند و نه قدرت لایتناهی دارد.» [باید از این رمّال پرسید: چرا این ها را پیش تر نگفتی؟!]

وی تصریح کرد:
«بنابراین به نظر من وظیفه آقای روحانی خیلی خطیر و دشوار است و ضمن آنکه باید این امیدواری را زنده نگاه دارد اما در عین حال باید به کسانی که این امید در دل و ذهن آنها رسوخ پیدا کرده به نوعی واقع بینی را هم تزریق کند. یعنی در کنار امیدواری، واقع بینی را هم به مردم القاء کند و مردم را متوجه واقعیات، محدودیت ها و مشکلات بکند.»

زیباکلام گفت:
«نکته خیلی مهم این است که آقای دکتر روحانی و مشاورین ایشان این هنر را به خرج دهند که مردم بعد از اینکه این توقعات و مطالبات سریعا برآورده نشد، بتوانند بفهمند که روحانی می خواهد، اما نمی شود؛ یعنی اگر به دست روحانی بود قطعا روحانی انجام می داد، چون روحانی آمده که انجام دهد.» [هم تو، هم عالیجنابت و هم کل نظام، همگی با هم کور خوانده اید! کلاه نمی توانید بیش از این سرِ مردم بگذارید. همدستی بیش تر با «شیطان بزرگ» و همدستانش نیز همان بلا و شاید بدتر از آن را بر سر همه تان بیاورد که سر آن قذافی نادان آورد؛ کسی که بیگمان سگش به همه ی شما رویهمرفته می ارزید!]

وی ادامه داد:
«به عبارت دیگر آنچه برای آینده دولت یازدهم بسیار مهم است این است که مردم اعتماد خود به دولت را از دست ندهند؛ مردم قبول کنند اگر مطالباتشان هنوز تحقق پیدا نکرده به این دلیل نیست که در انتخاب خود اشتباه کردند، به این دلیل نیست که روحانی نسبت به مطالبات آنها بی تفاوت است؛ بلکه به این دلیل است که تحقق آن مطالبات در ورای توان روحانی بوده است.» [درست به همین دلیل باید کل این رژیم پوسیده، تبهکار و فرومایه گورش را گم کند و مطمئن باشید، هیچگونه نیرنگبازی و فریبکاری شما در آفرینش جنگ برادرکشی میان خلق های ایران، میان پارس ها، کردها، ترک ها و دیگران نیز کارگر نخواهد بود. سطح آگاهی مردم ایران و بویژه خلق های آن دستِ کم در بخش باختری، شمال باختری و تا اندازه ای جنوب باختری ایران، آنچنان بالاست که در چنین کار پلیدی کامیاب نخواهید شد. از سوی دیگر، سطح آگاهی نیروهای سپاهی و بسیجی را نیز دستِکم نگیرید. بسیاری از آن ها به ماهیت این رژیم بخوبی آگاهی یافته اند و در بزنگاه بحرانی نیز، چنانکه در آن پیشگام شوید، نخستین ضربه و به زبان خود شما: «انشاء الله»، کوبنده ترین ضربه را که برای همیشه راهی گورستان تاریخ شده، مردم ایران را آسوده کنید از دست توانای همان ها خواهید خورد؛ همان ها که با بالاترین سطح فداکاری خیره کننده و باورنکردنی از خاک میهن خود دفاع کردند تا ایرانی آزاد و آباد داشته باشند؛ ولی اکنون می بینند که مشتی وطن فروش برای پایوری (تضمین) بیضه های خود که هیچگونه هماوندی با «بیضه ی اسلام» ندارد، آماده ی خیانت هایی بازهم بزرگ تر به کشور، به مردم و به همه ی خلق های آن هستند. گرچه، همین اندازه هم که تاکنون شده نیز گویاست.]

وی افزود:
«لذا اگرچه این کار سختی است اما اگر دولت یازدهم بتواند برای درصدی از آن ۱۸ میلیون که به وی رای دادند این باور را ایجاد کند که روحانی صادقانه و با تمام وجود در جهت تحقق آن مطالبات گام برمی دارد، اما تحقق آن مطالبات زمان می برد و نیازمند همکاری قوای دیگر هم است؛ به نظر دولت یازدهم توانسته موفق شود و توانسته از روی چاله ای که در پیش پای وی است با موفقیت عبور کند.» [نه! اشتباه بزرگی می کنی آقا! بسیار بزرگ تر از اشتباهات پیشین خود! می خواهی طرحی مانند آنچه که به عنوان نمونه: پینوشه ی پلید با دستیاری و کمک همه جانبه ی «شیطان بزرگ» در کشور شیلی پس از کودتا به اجرا درآورد، به راه بیاندازید و برای مدت کوتاهی هم شده، لایه های میانگین اجتماعی، شاید با دامنه ای کمی گسترده تر از اکنون و به بهای تنگدستی و تیره روزی بیش تر کارگران و دیگر لایه های فرودست اجتماعی، بازهم پروارتر شوند؟! نه! چنین طرحی پیشاپیش شکست خورده است و تو آن اندازه نادانی که نمی دانی چنین طرحی با روی کار آمدن احمدی نژاد در چارچوب حفظ و نگهبانی از سرمایه داری دلال و داد و ستدگر ایران در این هشت ساله به اجرا در آمده و نتیجه ی فاجعه بار آن جلوی دیدگان همه است! اکنون، همان طرح را می خواهی با اندک دستکاری، این بار در کالبد همکاری و همدستی بیش از پیش با «شیطان بزرگ» و همدستانش اجرا کنی؟! اگر یک جو عقل در سر داشته باشی، در می یابی که اگر آن طرح پیشاپیش محکوم به شکست بود، این طرح صدبار بیش از آن و در مدتی کوتاه تر شکست خواهد خورد. پیشبرد چنین سیاست از پیش شکست خورده ای، تنها به فروپاشی یکپارچه و سهمگین از درون می انجامد و ایران زمین را تکه تکه خواهد نمود؛ شرایطی که برای امپریالیست ها دلخواه ترین گزینه و سناریویی است که می تواند پیش آید؛ زیرا آنگاه آش را با جایش بدست آورده اند؛ همان ها که برای گفتگو با آن ها آمادگی رفتن به دوزخ را نیز دارید! (از زبان یکی از آن برادران لاریجانی)]

وی خاطرنشان کرد:
«در غیر این صورت، بخش عمده ای از این شور و نشاطی که در جامعه ایجاد شده اینقدری طول نمی کشد که تبدیل به یاس و سرخوردگی و ناامیدی شود. این هنر روحانی و مشاورین وی است که بتواند همچنان اعتماد مردم را حفظ کند و مردم بگویند اگرچه مطالبات محقق نشده، اما روحانی به دنبال آنها است.» [کلاهی دیگر برای کلاهبرداری بیش تر برجای نمانده است!]

برگرفته از «فرارو»، پنجم تیر ماه ۱۳۹۲

عنوان و زیرعنوان، برجسته نمایی ها و نیز افزوده های درون [ ] همه جا از اینجانب است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!