«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه

دست ها از شبه جزیره ی کره کوتاه!

«یانکی» ها گور خود را از همه جا گم کنید و به خانه بازگردید!  

به گزارش زیر با عنوان «مانور آمریکا و کره جنوبی در پاسخ به تحرکات کره شمالی» اندکی باریک شوید؛ شاید چندمین رزمایش به اصطلاح مشترک نیروهای نظامی «یانکی» ها با حاکمیت مزدور و دست نشانده ی خود در بخش اشغال شده ی جنوب شبه جزیره ی کره با نام دروغین «کره جنوبی» در یکسال گذشته است. بهانه ی این مانور، آنگونه که روزنامه نگار مزدبگیر خبرگزاری آلمانی نوشته یا دستور برگردان آن را به وی داده اند، آزمایش اتمی تازه ی «جمهوری دمکراتیک خلق کره» یادآور شده که روشن نیست تا چه اندازه درباره ی آن گزافه گویی شده و می شود.

بر پایه ی این گزارش، در رزمایش یادشده افزون بر «کشتی‌های جنگی کره جنوبی، زیردریایی هسته‌ای ”یواس‌اس سانفرانسیسکو“ و یک ناو شکن مجهز ارتش امریکا نیز مشارکت دارند ...» و وزارت به اصطلاح دفاع حاکمیت دست نشانده ی جنوب شبه جزیره ی کره «... اعلام کرده است که این مانور پیش از هرچیز برای تمرین مهارت‌های دفاع موشکی و دفاع زیردریایی خواهد بود.» خوب به خبر باریک شوید:
رزمایش «... برای تمرین مهارت‌های دفاع موشکی و دفاع زیردریایی»! دُم خروس دروغ از همینجا آشکارا و به درازای چندین برابر بینی وزیر امور خارجه ی تازه «یانکی» ها و دست نشاندگان کره ای اش بیرون زده است! من، کارشناس امور نظامی یا خبرنگار در این زمینه نیستم؛ ولی تا آنجا که می دانم، حتا کشور بزرگ و نیرومندی چون «جمهوری خلق چین» تازه چند سالی است که همزمان با نیرومندتر شدن اقتصاد و جایگاه سیاسی اش در جهان در اندیشه ی ساخت ناوهای هواپیمابر و زیردریایی های هسته ای افتاده است و بسیار دور از ذهن می دانم که «جمهوری دمکراتیک خلق کره» از ناوشکن ها و زیردریایی های ساز وبرگ یافته به کلاهک های اتمی و هسته ای یا حتا بدون کلاهک هسته ای برخوردار باشد. بنابراین، سخن بر سر تمرین های به گفته ی حاکمیت دست نشانده، «دفاع موشکی و دفاع زیردریایی» نیست و نمی تواند باشد. سخن بر سر تمرین مهارت های یورش به خاک «جمهوری دمکراتیک خلق کره» بوده و هست؛ بیمی سترگ که بدرستی از سوی این کشور محکوم شده است.

در گزارش، از آن میان، به شیوه ای فریبکارانه و ناروشن آمده است:
«در حال حاضر ۲۸۵۰۰ سرباز آمریکایی در کره جنوبی مستقر شده‌اند.» برای کسانی که پیشاپیش از شمار بیش از ۵٠٠٠٠ سرباز «یانکی» و چندین پایگاه نظامی ساز وبرگ یافته به موشک های با کلاهک اتمی و هسته ای آگاهند، خبر بالا به آرش آن است که این شمار سرباز یادشده ی «یانکی» افزون بر شمار سربازان «یانکی» پیش تر جای گرفته در بخش اشغالی شبه جزیره کره برای شرکت در رزمایش به اصطلاح مشترک به آنجا آمده اند. اکنون، دوباره به خبر باریک شوید تا دوپهلو بودن آن را بیش تر دریابید!

در گزارش دیگری که به تازگی با عنوان «کره شمالی: جنگ دوم کره اجتناب ناپذیر است»١ در تارنگاشت یکی از پلیدترین رسانه های امپریالیستی درج شده، در همان نخستین جمله دروغ چنین گفته می شود:
«کره شمالی از آمادگی برای حمله به آمریکا و از سرگیری جنگ در شبه جزیره سخن گفته است.»٢

هم عنوان برانگیزاننده ی گزارش و هم نخستین جمله ی سرتاپا دروغ آن که سپس تا واپسین واژه ها پی گرفته می شود، چنین وانمود می کنند که گویا این «جمهوری دمکراتیک خلق کره» است که در کار افروختن آتش جنگ اتمی است و نه ایالات متحد و مشتی ابزار دست خود فروخته و دست نشانده اش در حاکمیت پوشالی بخش جنوبی شبه جزیره!

در بخشی از گزارش، بی هیچگونه اشاره ای به چنگ اندازی امپریالیستی «یانکی»ها به شبه جزیره ی کره در سده ی گذشته، آمده است:
«جنگ بین کره شمالی و کره جنوبی در سال ١٩۵٠ آغاز شد و با حمایت کشورهای مختلف از دو طرف، جنبه بین المللی یافت.»٣ گویی «جمهوری دمکراتیک خلق کره» که از سوی رسانه های امپریالیستی، دانسته و آگاهانه «کره شمالی» نامیده می شود با بخش جنوبی شبه جزیره ی کره که به چنگ «یانکی»ها افتاده، از نخست یا دستِکم پیش از چنگ اندازی «یانکی»ها به خاک آنجا، دو کشور جداگانه بوده اند! دروغگویی و نیرنگ در همین جمله، به عنوان نمونه، آنچنان آشکار است که با خود می اندیشم:
آیا این رسانه ی پلید امپریالیستی، آگاهی و دانش خوانندگان ایرانی خود را که بخش عمده ای از آن را روشنفکران لایه های میانگین به بالای حامعه دربرمی کیرند، دستِکم گرفته یا آنکه براستی چنین است؟!

به این نکته نیز باید توجه داشت که افزایش تنش و درگیری سیاسی میان خلق ها و ملت های جهان برای کشورهای امپریالیستی چون هدیه ای آسمانی است که با آن گره دشواری های اقتصادی ـ اجتماعی خود را با برافروختن شعله ی جنگ و خونریزی گشوده و تکانی به اقتصاد وامانده و زمینگیر شده ی خود می دهند. همانگونه که تاریخ کنونی جامعه ی آدمی نشان می دهد، بویژه با پیدایش انحصارات بزرگ اقتصادی در این کشورها، حتا آنجا که از تنش و درگیری نشانی نیست، خود در پیدایش و گسترش آن پیشگام بوده اند. به همان اندازه که جنگ برای کشورهای سوسیالیستی زیانبار و به آرش هزینه کردن بودجه های هنگفتی است که با آن می توانند پویش و گسترش جامعه ای دادگرانه را پایور (تضمین) نمایند، برای کشورهای امپریالیستی رویدادی سودمند و گشایشگر گره دشواری های کهنه و بی درمان اقتصادی ـ اجتماعی و پایوری گردش سرمایه است.

هم اکنون با افزایش تنش در شبه جزیره ی کره و فشار روزافزون و سمتگیری شده ی امپریالیستی، فشار سنگین اقتصادی ـ اجتماعی نیز برای به زانو درآوردن این کشور سوسیالیستی وارد می شود. در گزارش یاد شده در بالا به این جُستار، چنین اشاره شده است:
«تحریم های قبلی علیه کره شمالی، این کشور را با مشکلات اقتصادی عمده ای مواجه ساخته و به کمبود مواد اساسی در آن کشور منجر شده است.»٤ دشواری هایی که تنگدستی هرچه بیش تر توده های مردم آن سرزمین را در پی داشته و به نوبه ی خود، بهانه ای برای نشانه گیری و کوچک شمردن آن ملت رزمنده و سرفراز از سوی نیروهای راستگرای جهان و نیز برخی گروه های روشنفکری خوب خورده و خوابیده و نادان، از آن میان در کشور خودمان، شده و می شود.

در جای دیگری از گزارش آمده است:
«اقدام کره شمالی از سوی اکثر کشورهای جهان، از جمله چین و روسیه که از دوستان حکومت این کشور محسوب می شوند، محکوم شد و پیش نویس قطعنامه تشدید تحریم کره نیز با همکاری و هماهنگی آمریکا و چین تدوین شد.»۵ بیگمان از حاکمیت مافیایی روسیه نمی توان چیزی بیش از این انتظار داشت؛ اگر چنان حاکمیتی در رویارویی با سیاست های امپریالیستی گاه به ناچار کجدار و مریز رفتار نموده و از دنباله روی و سرسپردگی دربست خودداری می کند تا اندازه ی بسیاری پیامد فشار خردکننده توده های مردم و بطور عمده زیر رهبری حزب کمونیست آن کشور بوده است؛ ولی، چنانچه همکاری «جمهوری خلق چین» با «ایالات متحد» در سرهمبندی قطعنامه ی تازه ای بر ضد «جمهوری دمکراتیک خلق کره» راست باشد، باید سیاست دوپهلوی چینی ها را که هم سر در آخور دارند و هم از کاهدان می خورند، رسوا نمود. پیگیری چنین سیاستی، بخودی خود دربردارنده ی این نکته نیز هست که مردم قهرمان «جمهوری دمکراتیک خلق کره» نه تنها نباید امید چندانی به پشتیبانی همه جانبه و پیگیر آن کشور داشته باشند که در زمینه ی گرایش های فرصت جویانه و ملی گرایانه با چگالی بالای آن (ناسیونال شووینیسم) هشیار و گوش به زنگ نیز باید باشند. همه این ها، رویهمرفته این کشور را در شرایط کم و بیش دشوار و بیمناکی قرار داده است. به این ترتیب، پشتیبانی همه جانبه و پیگیر از این کشور پایدار و مردم قهرمان آن که تاکنون زیر بار فشارهای امپریالیستی گردن خم ننموده اند از سوی همه ی نیروهای پیشرفتخواه و پیکارگر صلح، دادگری و دادخواهی اجتماعی در همه جای جهان، شایسته و بایسته است.

باید  از خواست این کشور از «شورای امنیت سازمان ملل متحد» درباره ی برچیدن بی درنگ نیروهای امپریالیستی در آن منطقه به فرماندهی آمریکا، همه جانبه و پیگیر پشتیبانی نمود!

باید به نیروهای امپریالیستی گوشزد نمود و آن را در کردار نیز نشان داد که چشم انداز دوران تازه ای در زندگی آدمیان روی کره ی زمین پدیدار شده که دیگر آدمکشی، عملیات نظامی و تروریستی ششلول بندها زیر عنوان «جامعه جهانی» یا هر عنوان دیگری با پاسخ درخور از سوی مردم جهان همراه خواهد بود. این هم روی دیگری از جهانی شدن دهکده ای است که کره ی زمین نام دارد؛ دهکده ای که دست درازی در هر گوشه ای از آن، پاسخی درخور در همانجا یا گوشه ای دیگر خواهد یافت. سردمداران سیاست های تبهکارانه و «ششلول بندهای جامعه ی جهانی» باید نیک بدانند که امکان دادگاهی شدن شان به عنوان تبهکاران جنگی در آینده ای نه چندان دور و حتا بسته به شرایط، آماج ترور انقلابی شدن از هرباره  فرا رسیده است.

هنگام آن نیز فرا رسیده است که حزب های کمونیست و کارگری، بویژه در اروپای باختری، سیاست های ریشه ای تری دنبال نموده و اجازه ی پی گرفته شدن تاریخ تجربه شده زیر چکمه های «نازیسم» و «فاشیسم» را ندهند. این نکته که بسیاری از برنامه های اجتماعی آن ها در دوره ی کنونی از سوی راست ترین نیروهای اجتماعی مورد دستبرد و بهره برداری قرار گرفته و می گیرد، باید بیگمان زنگ های خطر را برای همه ی این نیروها به صدا درآورده باشد تا سیاست های خود را هرچه بیش تر با ضربان قلب «دهکده جهانی» ـ و نه تنها در چارچوب کشوری ـ هماهنگ نمایند.  

ب. الف. بزرگمهر  ١۷ اسپند ماه ١٣٩١


پانوشت:

١ ـ «کره شمالی: جنگ دوم کره اجتناب ناپذیر است»، «بی بی سی»، ١۷ اسفند ماه ١٣٩١
٢، ٣، ٤ و ۵ ـ همانجا

***

مانور آمریکا و کره جنوبی در پاسخ به تحرکات کره شمالی

نیروهای مسلح آمریکا و کره جنوبی، مانور دریایی سه روزه‌ای را در سواحل شبه ‌جزیره کره آغاز کرده‌اند. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، به پیونگ یانگ در باره عواقب جدی یک آزمایش اتمی جدید هشدار داده است.

رزمایش مشترک نیروهای مسلح آمریکا و کره جنوبی از روز دوشنبه (۴ فوریه/۱۶ بهمن) آغاز شد. دولت کره شمالی این مانور را زمینه‌چینی برای حمله به خود خوانده و آن را محکوم کرده است. آمریکا و کره جنوبی چنین اتهامی را رد می‌کنند.

در این رزمایش علاوه بر کشتی‌های جنگی کره جنوبی، زیردریایی هسته‌ای «یواس‌اس سانفرانسیسکو» و یک ناوشکن مجهز ارتش امریکا نیز مشارکت دارند. وزارت دفاع کره جنوبی اعلام کرده است که این مانور پیش از هرچیز برای تمرین مهارت‌های دفاع موشکی و دفاع زیردریایی خواهد بود.

در حال حاضر ۲۸۵۰۰ سرباز آمریکایی در کره جنوبی مستقر شده‌اند.

این رزمایش گر چه از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده بود اما انجام آن با شرایطی پرتنش مقارن شده‌ است. مقامات کره جنوبی و آمریکا معتقدند که کره شمالی در صدد است تهدید خود به انجام یک آزمایش اتمی جدید را عملی سازد.

کره شمالی در ماه ژانویه و در مقام اعتراض به گسترش تحریم‌های سازمان ملل علیه این کشور، اقدام به آزمایش اتمی و آزمایش‌های موشکی دیگر کرد. این در حالی است که قطعنامه تحریمی شورای امنیت به نوبه خود پاسخی به پرتاب بحث برانگیز موشک از سوی کره شمالی بود.
آن‌گونه که خبرگزاری دولتی کره شمالی می‌نویسد، کیم جونگ اون، رهبر این کشور، در روزهای پایانی هفته دستورالعمل‌های جدیدی برای تقویت قوای مسلح و بنیه دفاعی کره شمالی صادر کرده است. این دستورات در نطق اختتامیه نشستی در کمیسیون نظامی حزب حاکم مطرح شده‌اند که به منظور توسعه قابلیت‌های نظامی تشکیل شده بود.

جزئیات زیادی از این نشست در دست نیست، اما رهبر کره شمالی در این نشست از قریب‌الوقوع بودن یک آزمایش اتمی دیگر خبر داده است.

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، و همتایان ژاپنی و کره جنوبی‌اش به این تهدید پیونگ یانگ واکنشی هشدارآمیز نشان داده‌اند. کری پس از گفتگو با وزیران امور خارجه کشورهای یادشده، تاکید کرد که کره شمالی در صورت ادامه تحریک آفرینی، باید حساب عواقب جدی اقدام‌های خود را بکند.

١٦ بهمن ماه ١٣٩١

برگرفته از «دویچه وله»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!