«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

حالا ما یه بابای تازه داریم!


درباره ی این گربه که اینطوری توی جعبه مقوّا چمباتمه زده، چی فکر می کنید؟

راستش، من هرچی فکر کردم چیزی بهتر از این به نظرم نرسید. یعنی، دروغ چرا؟! همون دم این فکر به سرم زد که شاید جعبه مقوّا رو با اون پرده یا پنجره ی شبکه ای توی اتاقک اعتراف کلیسا اشتباه گرفته، رفته پیش پاپ تازه به گناهانش که مثلا تا حالا چند تا موش کشته یا به چند بچه گربه تجاوز کرده و چیزهایی از این قبیل اعتراف کنه تا شاید گناهانش آمرزیده بشه و خدا از سر گناهانش بگذره؟ البته، ما ایرانی ها با تجربیات بد تاریخی که داریم و چند سال گذشته هم چند نمونه اش رو دیدیم، با خودمون فکر می کنیم، نکنه یه چیزی تو مایه ی گربه ی عبید زاکانی باشه که تا حالا دونه ای موش می گرفت؛ ولی ازین به بعد پنج پنج می خواد بگیره؟!

این خدا هم خیلی کار بدی کرده درِ توبه رو باز گذاشته. نتیجه ش هم همینه که هی گناه می کنن بعدش توبه می کنن و دوباره کارشونو از سر می گیرن. توی چند تا از رسانه های اینترنتی درباره ی این پاپ تازه نوشته بودند که خیلی آدم ساده زیستیه و به تنگدستان کمک می کنه و حتا بعد از برگزیده شدنش با دود سفید که می بایست با ماشینش یه دوری همون دور و برها می زد از ماشین پیاده شده و با یک آدم زمینگیر دست داده. این یکی از اون گزارش هاست که توی یکی از رسانه های ایرانی درج شده:
«فرانسیس اول بسیار ساده زیست است و حتی وقتی سراسقف های اعظم آرزانتین شد وارد کاخ مخصوص نشد و در یک آپارتمان کوچک زندگی می کرد و اشپزی و کارهای روزمره اش را نیز خود انجام می داد. حتی او برای تردد در شهر از ماشین مخصوص و اسکورت استفاده نمی کرد و سوار اتوبوس و مترو می شد.
در همین راستا در اولین حضورش در شهر واتیکان به جای ردیف کردن چندین ماشین و اسکورت همه چیز را به صورت ساده برگزار کرد و محافظین خود را نیز کاهش داد. این ها همه کارهای جدیدی است که در واتیکان رخ داده است.
البته کلیسای کاتولیک مشکلات و چالش های دیگری پیش روی خود دارد که از جمله افشای انحرافات جنسی، کودک آزاری و حتی مشکلات اقتصادی بانک کلیسای واتیکان را می توان برشمرد.
پاپ فرانسیس باید اقداماتی در راستای پاک کردن وجهه کلیسا از این تخلفات داشته باشد. گفت و گو با ادیانی چون اسلام نیز از نیازهایی بود که حتی به همین دلیل پیش بینی می شد فردی علاقمند به گفت وگو با مسلمانان به عنوان پاپ انتخاب شود. همچنین به روز شدن مذهب کاتولیک هم از دغدغه های دیگر پیروان این مذهب است زیرا بسیاری از اصول آن با دنیای امروز سازگار نیست و باعث شده که کاتولیک ها به صورت عملی بسیاری از این اصول را رعایت نکنند.
هر چند گویا فرانسیس اول روی اجرای اصول سخت گیری زیادی دارد. همچنین مسئله هایی چون ممنوعیت ازدواج کشیش ها که موجب سوء استفاده برخی از آنها از کودکان نیز شده است از دیگر مسائلی است که مورد توجه خواهد بود و مشخص نیست که پاپ جدید برنامه جدیدی برای آنها دارد یا نه.جلوگیری از سوء استفاده های مالی از بانک واتیکان نیز از دیگر مشکلاتی است که پاپ فرانسیس با آن رو به روست
...
همیشه در زمان انتخاب پاپ محوطه جلوی کلیسای سن پیر مملو از جمعیتی می شود که منتظر دیدن پاپ هستند. کسانی که حتی از کشورهای مختلف به واتیکان آمده اند تا رهبر معنوی خود را مشاهده کنند. البته تنها کاتولیک ها نیستند که به این مراسم می آیند بلکه عده ای نیز برای تماشای مراسم در آنجا حاضر می شوند. خبرنگاران و رسانه ها نیز مهمان عصر جدید این مراسم سنتی هستند.

وقتی پاپ روی بالکن ظاهر می شود پس از شادی و شعف مردم و شنیدن جمله معروف "ما یک پاپ داریم" که به زبان لاتین ادا می شود. او شروع به سخنرانی کرده و معمولا به آرزوها و خواسته هایی که آن را نیاز مردم کاتولیک می داند اشاره می کند. سپس دعای مخصوص مسیحیان کاتولیک توسط تمام جمع خوانده می شود.»

با همه ی اینا، نمی دونم چرا اینقدر آدم بدبینی هستم. هرکاری هم می کنم که کمی خوش بین تر بشم، نمی شه. بخصوص که امروز نه تو یکی که توی همه این نوشته های درباره ی پاپ، انگشت گذاشته بودند روی ساده زیستیش! هی یه فکر احمقانه تو مغزم میاد که نکنه این سیّد خراسانی در اصل تُرک با اون ولینعمت ساده زیست و مهرپرورش که همیشه اشکش دم مشکشه این چیزا رو یاد اونا هم دادن که هر وقت مثلا با ولینعمت هاشون جلسه دارن و طول می کشه، آش اشکنه یا حداکثر تخم مرغ نیمرو که دیگه این روزا چندان خوراک ارزونی هم نیس به خوردشون بدن و از اینجور کارا. بعد از مدتی هم ببینی که یهو نیمی از بودجه ی واتیکان یه جایی گم و گور شد، نه هیشکی می تونه پیداش کنه و نه هیچ کاردینالی مسوولیت شو به گردن می گیره و آخرش هم دوباره این یکی پاپ هم به سرنوشت اون یکی دچار می شه و مردم دوباره بی پاپ که معنیش همون بابای خودمونه می شن و تا چند وقت عینهو بچه یتیما باید یه گوشه کز کنن تا دوباره یه بابای تازه واسه شون پیدا شه.

بعد با خودم فکر کردم:
بیخودی نیست که تو کتاب مقدس شون از مومنین مسیحی به عنوان بره های خوب مسیح یاد شده ... بیچاره ها چقدر خوشحال شدن، وقتی پاپ تو بالکون اومد واسه شون دست تکون داد:
حالا ما یه بابای تازه داریم!

امیدوارم این بابا عاقبت به خیر بشه!

ب. الف. بزرگمهر   شونزده ساعت مونده به سال نو ٩٢

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!