«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه

بزودی آخوندهای چینی نیز رهسپار بازار می شوند! ـ همراه یک پی افزوده


ورود دستارهای چینی به کشورهای اسلامی

این دستارها (عمامه ها) که در حال حاضر مفتی های کشورهای عربی هم حتا از آنها بهره می برند با طراحی تازه ای است که با دستار های سنتی متفاوت بوده و روشن نیست که با چه آماجی این دگرگونی در این دستارها انجام شده است.

کشور چین که ید طولایی در فرآوری فرآورده های ویژه ی مسلمانان و شیعیان دارد به تازگی اقدام به فرآوری دستار‌هایی برای روحانیون [بخوان: آخوندها و ملّاها!  ب. الف. بزرگمهر] مسلمان کرده است.

کشور چین که مدت هاست نام غول اقتصادی جهان را برای خود برگزیده، به تازگی اقدام به فرآوری فرآورده هایی که ویژه ی مسلمانان است، نموده است. این کار، ورشکستگی برخی تولیدکنندگان کشورهای اسلامی را که فرآورده های اسلامی فرآوری می کردند، در پی داشته است.

استاد حیدری کاشانی با انتقاد از اینکه ما خودمان نباید فرآوری های ویژه ی مسلمانان را به دست کافران بسپاریم تا برای ما فرآوری کنند، افزود:
«حتی اگر این محصول با بهترین کیفیت به بازار عرضه شود، ما باید آن را تحریم کنیم و از تولیدات کشور خودمان استفاده کنیم؛ بنده مشاهده کردم به تازگی قرآن های دیجیتالی که تولید می شوند، ساخت کشور چین است که بسیار باعث تاسف است که یک کشور کمونیستی برای ما قرآن تولید کند و منتشر نماید.»

حیدری کاشانی در پی افزود:
«ما نمی توانیم با محصولاتی که بدست کمونیست هاست، پیشرفت داشته باشیم؛ چرا باید قرآنی که برای ما مسلمانان با ارزش ترین و گرانبها ترین است بدست کمونیست ها و کفار تولید شود که مشخص نیست در چه فضایی تولید شده است و با چه هدفی به ما مسلمانان عرضه می شود.»

به تازگی، دیده می شود که چین اقدام به فرآوری دستار برای طلاب و روحانیون کرده است که بصورت افسار گسیخته در بازرهای کشورهای اسلامی بویژه کشورهای عربی در حال پخش است که شوربختانه با پذیرش هم روبرو شده است.

این دستار ها که در اندازه های گوناگون برای مصرف کننده، فرآوری شده و در بسته بندی های مشخص می باشند با آذین های گوناگون به مصرف کننده القا می شود که از بهترین کیفیت برخوردار است. این دستار ها که هم اکنون مفتی های کشورهای عربی هم از آنها بهره می برند با طراحی تازه ای است که با دستار های سنتی متفاوت است و روشن نیست که با چه آماجی این دگرگونی در این دستار ها انجام شده است. حتی در این دستار ها مارک با عنوان «مدین چینا» نیز دیده می شود که درون دستار چاپ شده است.

به تازگی افرادی که به کشورهایی چون عربستان سعودی یا سوریه و عراق سفر میکنند، این دستارها را به فراوانی دیده اند که شوربختانه برخی نیز انها را خریداری کرده و به ایران نیز آورده‌اند.

«راه دانشجو»

این نوشتار از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است.  عنوان و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

پی افزوده ای برای استاد حیدری و کسانی چون وی:

استاد!

این هنوز از نتایج سحر است. کجایش را دیده اید؟! به آن ها اگر بگویی کلاه بیاور، برایت سر خواهند آورد. سپارش دستار را آن ها از برادران تاجرپیشه ی اسلامی دریافت نموده و به زبان خودتان: «الحق والانصاف» بسیار ارزان و با کیفیت خوب آن ها را ساخته و روانه ی بازار نموده اند. هر دو سوی داد و ستد نیز سود خوبی بدست شان می آید: یک داد و ستد «بُرد ـ بُرد»، آنگونه که این روزها نُقل زبان هر نیمچه سیاستمدار جمهوری اسلامی هم هست. کجایش بد است؟ مگر همین برادران تاجرپیشه نیستند که بیش ترین خمس و زکات و فطریه را برای حلال نمودن مال و درآمدشان به دست شما نمایندگان الله می سپارند؟! کجای این کار بد است که زبان به گلایه گشوده اید؟! روی دستارها هم با کمال درستکاری نوشته اند:
«مدین چینا» (made in China). کار بدی کرده اند؟! الحمدلله، نماد داس و چکش روی آن نگذاشته اند که سبب رم کردن جنّ از بسم الله شود! انشاء الله تعالی انتظار این را از آن ها نداشته اید که برای بدست آوردن دل شما، بجای «مدین چینا» به دروغ روی آن بنویسند: «ساخته شده در قم». در آن صورت هم گناه ( به زبان شما: معصیت!) بزرگی انجام داده و هم از آن مهم تر بازار نه برابر بزرگ تر برادران ناتنی سنّی مذهب را از دست می دادند! شما که انشاء الله، نمی خواهید دکان شان را تخته کنید؟!

گفته اید که نمی دانید این دستارها «با چه هدفی به ما مسلمانان عرضه می شود.» یافتن آماج آن ها سخت نیست: بدست آوردن سرمایه و سود بیش تر برای چرخاندن سرمایه شان؛ و کدام بازار بهتر از کشورهای عرب و نوعرب* مسلمان خاورمیانه که با درآمدهای فروش نفت زندگی خود را می گذرانند و جایی برای سرمایه گذاری آن درآمدها نیز ندارند یا دانسته و آگاهانه نمی خواهند آن درآمدها در کشورهای خودشان هزینه شود؛ زیرا باز شدن چشم و گوش عوام را در پی دارد. کجای این کار بد است؟!

بیگمان شنیده اید که در دوره ی خانخانی به کسی گفته بودند برو کلاه بیاور؛ رفت و نه تنها کلاه که سر بریده ی دارنده ی کلاه را نیز همراه آورد! این برادران چینی ما نیز کم و بیش همین خوی و سرشت را دارند. بیش از اندازه، وظیفه شناس اند و در خدمتگزاری گاهی پا را فراتر نیز می گذارند. دوران خانخانی شان هم دستِکم ٨٠٠ سال بیش از کشور ما به درازا کشیده و در جانشان ریشه های هنوز ژرفی دارد. این است که باید براستی نگران بود؛ نه به خاطر علامت «مدین چینا» درون دستارهایشان که به خاطر همین سرشت و خویی که بالا شرح دادم. البته، فرهنگ باستانی شان یک فرق هایی هم با ما دارد که چندان کوچک هم نیست؛ آن ها سر آدم ها را نه مانند ما که با پنبه می بُرّند؛ برای همین، اگر روزی آخوند و ملای چینی صادراتی هم دیدید، نباید چندان شگفت زده شوید! دستار که آمد در پی اش سَر نیز خواهد آمد؛ سَرهایی که آموخته هایشان را بهتر و بیش تر از ملاهای خودمانی از بَرّند و شاید ملاصدرا هم به پایشان نرسد. از آن گذشته، ارزان ترند، فیس و افاده ی این ها را ندارند و پای نوشته های اجق وجق شان هم «دامت برکاته» نمی نویسند. هنگامی که از دستارهایشان اینگونه پول در می آورند، نیازی به آرزوی بیش تر گسترده شدن و پربرکت شدن دام هایشان هم ندارند. اینگونه با پنبه، سر همه تان را خواهند برید و دیگر نیازی به شما نخواهد بود! برای مردم ما هم که همیشه «مرغ همسایه، غاز است!» از این باید بیش تر بترسید و در اندیشه بود!

ب. الف. بزرگمهر       ١٦ اسپند ماه ١٣٩١

منظور کشور خودمان ایران است که اگر یک دهه ی دیگر بر این منوال جلو برود، همه مان از بیخ عرب خواهیم شد. از هم اکنون می بینید که خاک و بازار و زمین هایمان را در بسیاری جاها به شیخک های توانگر تازی فروخته اند.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!