«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

برادر مصطفی! زبانت را گاز بگیر! برادران اطلاعات و قاچاق مواد مُخدّر؟!


اشاره تلویحی پورمحمدی به نقش وزارت اطلاعات در قاچاق مواد مخدر

مصطفی پورمحمدی٬ رئیس «سازمان بازرسی کل کشور» به طور تلویحی از دست داشتن «وزارت اطلاعات» در قاچاق موادمخدر خبر داد.

آقای پورمحمدی این جُستار را در گفتگویی با تازه‌ترین شماره ی هفته‌نامه «تجارت فردا» که بخش‌هایی از آن روز دوشنبه (۲۵ دی) در سایت محافظه‌کار «بازتاب امروز» بازنشر شده٬ بیان کرده است. [بگذریم از اینکه با شماره ی یک هفته نامه نمی توان گفتگو کرد؛ ولی منظور روشن است!]

وی در پاسخ به پرسشی درباره ی فعالیت‌های اقتصادی «وزارت اطلاعات» و نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی به طور تلویحی از قاچاق موادمخدر به عنوان بخشی از فعالیت‌ اقتصادی این نهاد‌ها نام برده است. پورمحمدی افزوده است:
«معتقدم ما از هیچ راه خلافی به هدف‌هایمان نمی‌توانیم برسیم. الان هم کاملاً بر این باور هستم هیچ سودی در فعالیت خلاف نمی‌بینیم. حتی سودهای مقطعی هم نمی‌بریم.»

رئیس «سازمان بازرسی کل کشور» می گوید، تجربه نشان داده با «خلاف» چه در داخل و چه در خارج نمی‌توان به هدف رسید و «ترانزیت مواد مخدر با هر شکلی خیانت به بشریت است.»

پورمحمدی افزوده است:
«هیچ منفعتی و خیری در آن (ترانزیت مواد مخدر) نیست که یک دستگاه آن را انجام دهد و هر کسی کرده باشد و یا چه کسی در فکر این کار‌ها باشد، حتماً برای کشور مضر است.»

این برای نخستین‌بار است که یک مقام بلند‌پایه نظارتی در جمهوری اسلامی که پیشینه ی فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی دارد به طور تلویحی ترانزیت موادمخدر توسط «وزارت اطلاعات» را تائید می‌کند.

پیش از این محمد نوری زاد در نامه های سرگشاده اش به رهبر جمهوری اسلامی از نقش «وزارت اطلاعات» در قاچاق مواد مخدر پرده برداشته بود. او در نامه بیست و سومش از زبان شاه سابق ایران خطاب به مردم گفته بود:
«اگرحواریون آیت الله ها به هاله ی نور و داستانهای ابلهانه ای از امام زمان و شرکت بیمه و کشتی های دروغین و اسکله های بی نشان و سهام مخابرات و حتی مثل خواهرخودمان اشرف، نبض شان برای قاچاق مواد مخدر می تپید و همزمان به هزار موضع اقتصادی و سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی و برداشتن اموال مردم نظر داشتند، یا اگرشما ای مردم، مجلسِ صد درصد مرعوب و مطیع و رام و خبرگان پژمرده ـ مثل مجالس خود من ـ می خواستید، من مگر مرده بودم، به خودم می گفتید همه را برای شما و آیت الله های شما ردیف می کردم و جوری بساط سور و ساتشان را پهن می کردم تا هرچه نفس دارند، هم خودشان هم نسل های حاضر و غایبشان از آن سیر بخورند.»

او همچنین نوشته بود که نتیجه ی این واگذاری ـ حکومت پهلوی به جمهوری اسلامی ـ این شد که برای نخستین بار، دست روحانیان [بخوان ملاها یا آخوندها] به خون نشست و پاسداران انقلاب اسلامی اش ـ امروز ـ به بی رقیب ترین دزدان منطقه بدل شده اند. جوری که درکشتی ها و کانتینرهای قاچاقش ازجان آدمیزاد که بی ارزش ترین کالاست، تا شیرمرغ، تا هرچه که شما نام از آن ببرید یافت می شود. حتی مواد مخدر؟ چرا که نه! چه کار و کسبی بالاتر از قاچاق مواد مخدر؟

٢۵ دی ماه ١٣٩١


این گزارش تا اندازه ای از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی شده است. عنوان و افزوده های درون [ ] از آنِ من و برجسته نمایی ها از آنِ «هفته نامه» ی یادشده است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!