«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

... به خر برچسب خریت می زنند!


چند سال پیش داشتم روی جامعه ی هندوستان تحقیقی می کردم که چرا با این همه فقیر و این همه مصیبت زده این ها دست به شورش علیه طبقه چپاولگر قلیل حاکم نمی زنند؟

شاید ندانید؛ بیش از نیمی از مردم هند در گوشه ی خیابان به دنیا می آیند و همانجا هم می میرند.

دیدم در جایی نوشته در مکتب هندوها مردم به بقای زندگی باور دارند و این هایی که امروز در زندگی مصیبت زده به سر می برند به خاطر این است که در زندگی قبلی شان آدم های خوبی نبودند و الان دارند عذاب آن زندگی را می چشند و اگر در این زندگی پرهیزکاری پیشه کنند در زندگی بعدیشان آدم های پولدار و موفقی می شوند و همین ثروتمندان هم ثمره خوبی هایشان بوده که امروز زندگی خوبی دارند!

گفتم تو رو به خدا ببین! هرکس به نوعی بشر را احمق می کند. آنگاه به خر برچسب حماقت می زنند!

از «گوگل پلاس» حسین یزدی

این نوشتار از سوی اینجانب اندکی ویرایش شده است. عنوان را نیز با دستکاری درخور از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!