«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

اندرزهایی برای پول و پله داران میانه حال و نمودی از اوضاع نابسامان اجتماعی!


چه کنیم تا زورگیرها سراغ‌مان نیایند؟

اینک، آن قید "زمان و مکان"، از این سپارش حذف شده است؛ چون دور از ذهن نیست که شما در مرکز شهر مورد یورش ناکسان و نابکاران قرار گیرید و کیف و جیب تان را تهی کنند و مردم، دستِ بالا کاری که کنند، تصویربرداری از صحنه ای باشد که شما نقش نخستش را بازی می کنید!

این که چرا وضعیت بدینجا رسیده که حتی در روز روشن و در شلوغ ترین معابر هم امکان زورگیری وجود دارد و چرا دزدان بدین اندازه از گستاخی رسیده اند که از زمان ها و مکان های خلوت به شلوغ ترین جاها و ساعات برسند، چالشی است که هر کس به فراخور آگاهی ها و تجربیاتش، انگیزه های آن را می داند و جُستار این بحث نیست. درست است که دشواری های اقتصادی و مدیریتی و کم رنگ شدن اخلاقیات و برخی نارسایی ها در دستگاه های گوناگون ریشه های این رویدادها هستند؛ ولی نخست، بهبود این امور از صفر تا صدش در اختیار هیچکدام از ما نیست؛ و دوم، زمان بسیاری می خواهد تا چنانچه اراده و برنامه ای باشد، امور یادشده سامان یابند.

بنابراین، در کنار این که هر کدام از ما به فراخور جایگاهی که داریم ناچار به گام برداشتن در راه بهبود هستیم، چاره ای نداریم جز این که به حال خود و پیرامون هم بیندیشیم تا قربانی بعدی زورگیری نباشیم.

در دانش «جرم شناسی» که شوربختانه در ایران جدی گرفته نمی شود، یکی از موردهایی که در شناخت پدیده ی جرم مورد توجه است، رفتار «بزه دیده» است (بزه دیده کسی است که قربانی جرم می شود)؛ به عنوان یک نمونه ی ساده، استادان این رشته، فردی را نمونه می آورند که با یک پلاستیک شفاف که پر از پول است در خیابان رفت و آمد می کند یا راننده ای که در یک راه ناامن، خودروی خود را در حالی که روشن است، ترک می کند و مانند این ها؛ جرم شناسی می گوید که اگر کسی پول نفر نخست را برباید یا خودروی نفر دوم را بدزدد، هر دو «بزه دیده»، در رخداد جرم، نقش دارند؛ زیرا اگر نفر نخست، پول های خود را نمایش نمی داد و نفر دوم، خودروی خود را خاموش و قفل می کرد، رخداد جرم چنین آسان نمی شد. این بدان آرش نیست که بزه دیدگان مجازات می شوند یا از گناه دزدان، ذره ای کم می شود که سخن بر سر این است که «افراد می توانند با مراقبت هایی، دستکم خود را از بزهِ بزهکاران مصون دارند؛ بی آنکه بتوانند ریشه های جرم را بخشکانند.»

در بحث زورگیری هم با توجه به واقعیت های تلخ موجود، می توان با رعایت نکاتی ساده، خود را از اینگونه دشواری ها تا اندازه ی بسیاری مصون داشت:
زورگیرها، کم و بیش کسانی را شناسایی می کنند و بی گدار به آب نمی زنند؛ یکی از راه های اصلی شان این است که در بانک ها پرسه بزنند و کسانی که با مبالغ چشمگیر از بانک بیرون می آیند را مورد یورش قرار دهند؛ یا در بازارهایی مانند طلا و جواهر، پیِ کسانی که خرید کرده اند را بگیرند و در بخت مناسب کارشان را انجام دهند.

بنابراین تا جایی که ممکن است باید عملیات بانکی را از راه بانکداری الکترونیک یا روش هایی مانند چک رمزدار و جابجایی پول میان بانکی (شبا) و ... انجام داد. به هنگام ضرورت نیز که چاره ای جز جایجایی پول بسیار یا طلا و چیزهای گرانبها نیست، سپارش می شود این کار با همراهی چند نفر انجام شود؛ هر کدام بخشی از آن را با خود جابجا کنند و به شدت مراقب پیرامون خود باشند و نیز تا اندازه ی ممکن از خودروی شخصی با درها و شیشه های بسته بهره ببرند.

کیف های گرانبها در دست آدم ها نیز توجه دزدان را به خود جلب می کند؛ اگر از این کیف ها دارید در مکان هایی که گمان حضور کیف قاپ ها را می دهید، رفت و آمد نکنید یا درون آنها چیزهای گرانبها نگذارید.

درون خودرویی که شیشه هایش پایین است، موبایل یا کیف تان را روی داشبورد یا روی صندلی کنارتان، یا روی پایتان نگذارید. بسیار اتفاق افتاده که در پشت چراغ قرمزها یا در ترافیک ها، موتورسوارها اقدام به ربایش آن ها از درون خودروها کرده اند. تا حد امکان، شیشه ها را بالا بکشید.

هنگام رانندگی، حتماً درهای خودروهایتان را قفل کنید. ممکن است برخی دزدان، هنگامی که پشت چراغ قرمز خلوتی ایستاده‌اید به خودروی شما یورش ببرند؛ در را باز کنند و با چاقو یا اسلحه شما را وادار به پیاده شدن کنند؛ ولی اگر درهای ماشین قفل باشد، دستکم بخت فرار دارید. قانون ـ تا چند سال پیش، این سپارش، بسیار شنیده می شد:
اگر پول یا چیزهای گرانبهای دارید، در ساعات و مکان های "خلوت" رفت و آمد نکنید؛ زیرا ممکن است زورگیرها به شما یورش بیاورند و کسی به دادتان نرسد.

بسیار روی داده است که کسی برای چند دقیقه، به عنوان نمونه برای خرید از یک سوپرمارکت یا دکه روزنامه فروشی، خودروی خود را ترک کرده و در همان لحظات، خودروی او دزدیده شده است. بنابراین، برای زمان های کوتاه نیز از قفل فرمان سود ببرید؛ باز و بسته کردن قفل، یک دقیقه بیشتر بدرازا نمی کشد.

یادتان باشد دزدها برای بردن خودرو به زمان بسیاری نیاز ندارند و بسیاری از آنها می توانند در کمتر از یک دقیقه، هم در خودرو را باز کنند و هم با روشن کردن خودرو، از آنجا بگریزند.

یکی از مواقعی که ممکن است مورد یورش کیف قاپ ها قرار بگیرید، زمانی است که با یک کیف یا پلاستیک خرید، از عرض خیابان می گذرید؛ در این مواقع، احتیاط بیشتری کنید.

این را هم حتما می دانید که بهتر است کیف تان را در دستی بگیرید که به سمت دیوار است.

پول، مدارک و چیزهای گرانبهایتان را در کیف تان نگذارید؛ آنها را در جیب تان جای دهید. خانم ها به این سپارش توجه بیشتری کنند. دزدان به کیف قاپی از خانم ها دلبستگی بیشتری دارند؛ چون بیشتر آنها کیف به دست هستند و درون کیف هایشان هم معمولاً پول و موبایل و گاه طلا و جواهر است و همزمان، آسیب پذیرتر هم هستند.

خانم ها از نمایش زیور آلات شان خودداری کنند؛ زیرا کشیدن یک گردن بند یا گوشواره از گردن و گوش زنان، برای دزدان بی رحم، کار سختی نیست؛ گرچه به زخمی شدن قربانی یا حتا مرگش بینجامد. حتی موردی بوده که دزدان موتور سوار در ترافیک خیابان، گردنبند یک راننده مرد را کشیده و کنده و برده اند.

اگر چند عابرکارت بانکی دارید، همه آنها را با خود بیرون نبرید (مگر به حکم ضرورت)؛ زیرا برخی دزدان، در جاهای خلوت و در اطراف دستگاه های خودپرداز، افراد را وادار می کنند که از هر کارتی که همراهشان هست، ٢٠٠ هزار تومان بگیرند و به آنها بدهند.

امکان چنین رخدادی، دقایقی پیش از ساعت ٢٤ بیشتر است؛ زیرا با پایان روز و گذر از ساعت ٢٤، می توان دوباره ٢٠٠ هزار تومان دیگر دریافت کرد.

مسافران به ویژه پیرامون ترمینال ها و ایستگاه های قطار، آماج خوبی برای دزدان هستند؛ در سفر بیشتر مراقب باشید. ممکن است شهری که شما در آن زندگی می کنید، بسیار امن باشد؛ ولی هنگامی که به شهرهای بزرگ تری مانند تهران سفر می کنید، حال و هوای شهرتان را از ذهن تان بیرون کنید و بیشتر مراقب باشید. همه پول هایتان را در یک جیب یا یک کیف نگذارید.

اگر این کارها را انجام دهید و کم ترین پول، مدارک و چیزهای گرانبها همراه داشته باشید، هنگام رویارویی با زورگیرها، انگیزه ی کمتری برای رودروریی با آنها که به گمان بسیار به زخمی شدن تان می انجامد، خواهید داشت.

جلوگیری از زمینه های پیدایش دزدی و زورگیری، وظیفه عام همه و وظیفه ی ویژه ی نهادهای حکومتی است و برخورد با مجرمان هم کار ویژه ی پلیس است؛ ولی تا رسیدن به شرایط مطلوب، عقل می گوید که به حکم «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من»، دستکم مواظب خودمان باشیم تا عنوان صفحه ی رویدادهای روزنامه ها نشویم.

برگرفته از «عصر ايران»

این "اندرزنامه" از سوی اینجانب همه جانبه ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است. عنوان نیز از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!