«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ دی ۶, چهارشنبه

آخرش هم کاشف به عمل میاد که (ثواب) کدوم کار از همه کارا بالاتره!


از زبان آخوندی به نام بهجت نوشته است:
«گریه برای امام حسین از نماز شب بالاتر است» از «گوگل پلاس»

یاد دیدارهای آقای خمینی با گروه های گوناگون دیدارکنندگانش بویژه در سال های نخست انقلاب می افتم و این چند سطر را می نویسم:
اون آقا هم هر گروهی به دیدارش می آمد، می گفت شما تو صف اول انقلاب بودین؛ معلوم نشد بالاخره کدام گروه تو صف دوم و صف های بعدی انقلاب بودن. تنها یکبار به گروهی از عشایر که به دیدار مبارک آمده بودند، گفت:
شما ذخایر انقلاب هستید!

و البته اونا هم خوب استفاده کردن. پسره بختیاری رو ازش می پرسم: چرا به جبهه نمی ری؟ (اونموقع کم وبیش آخرای زمان جنگ صددام با ایران بود) به من همین و گفت:
امام مگه نگفته عشایر ذخایر انقلابند؟! آدم که بیخودی ذخایرش را مصرف نمی کنه؟

شما «آی کیو بالاها» می تونستین چنین پاسخی در جا از جیبتون در آرین بذارین کف دست طرف؟! من اونموقع از این همه هوش و حاضرجوابی پسره توی اون چادرنشین های بالای کوه های بختیاری که قاطر هم راحت نمی تونه اونجاها بره، کم مونده بود دو تا شاخ رو کله ام سبز بشه!

حالا این آقا آیت الله هم یک چیزی واسه ی خودش بافته. ده ها و ده ها مانند اینگونه جمله ها هست که این کار از اون کار (ثوابش) بالاتره؛ آخرش هم کاشف به عمل میاد که دله دزدی و زراندوزی و بانک زنی از همه کارای دیگه تو این مملکت بالاتره!

ب. الف. بزرگمهر  پنجم دی ماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!