«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ مهر ۲۶, چهارشنبه

آلبرت انیشتین، دانشمندی بزرگ با شخصیتی همه جانبه و فرانگر


آلبرت انیشتین (١٨۷٩ ـ ١٩۵۵)

انیشتین نه تنها یکی از بزرگترین دانشمندان همه دوران هاست که همچنین انقلابی بزرگ و انسانگرایی برجسته بوده است.

انیشتین، عضو، پشتیبان و وابسته به ٣٤ جبهه ی کمونیستی در سال های میان ١٩٣۷ تا ١٩٤۵ بود.  او همچنین ریاست افتخاری سه سازمان کمونیستی را بر دوش داشت. نمایشگاهی از دست نوشته هایش در شهر نیویورک نشان داد که وی پشتیبان تند و تیز سوسیالیسم و دادخواهی اجتماعی در جهان بوده است. به همین دلیل بود که از سوی «اف. بی. آی» بررسی هایی به انجام رسید که وی را به حلقه ی جاسوسی اتحاد شوروی پیوند دهد.

فِرِد جرومه در کتابی با ١٨٠٠ صفحه پوشه های آشکار شده «اف. بی. آی»، می نویسد:
از هنگامی که انیشتین در ١٩٣٣ به ایالات متحد وارد شد تا هنگام مرگ وی در ١٩۵۵، تلفن وی گوش داده می شد؛ نامه های او باز می شد و حتا خاکروبه خانه اش وارسی می شد. ادگار هوور، سرپرست «اف. بی. آی» حتا دستور داده بود که در خانه ی خواهرزاده ی رازدار وی، میکروفن پنهانی کار بگذارند.

دوره ی زندگی اجتماعی انیشتین بسی باشکوه تر از زندگی علمی وی بود. درست برعکس آن، حاکمیت ایالات متحد و رسانه های طرفدار سرمایه، دانسته و آگاهانه زندگی علمی وی را پررنگ می کنند تا دوره ی زندگی اجتماعی وی در سایه ی ناآگاهی نهاده شود.  

انیشتین در نوشتار پرآوازه ی خود: «چرا سوسیالیسم؟» که در شماره ی آغازین «بررسی ماهیانه» («مانتلی رویو») در ماه می ١٩٤٩ چاپ شد، دیدگاه خود را درباره ی اقتصادی برنامه ریزی شده که هنوز سوسیالیسم نیست، روشن نمود:
«یک اقتصاد برنامه ریزی شده ممکن است با بردگی همه جانبه ی فرد همراه باشد. دستیابی به سوسیالیسم، خواهان گره گشایی برخی دشواری های بزرگ اجتماعی ـ سیاسی است.»

او همچنین درباره ی پدیداری دیوانسالاری نبرومند و خودستا در «نیروی تمرکز یافته ی سیاسی و اقتصادی دور از دسترس» هشدار داد. خطری که می بایستی با دمکراسی سیاسی بر آن چربید؛ چالش بزرگی که سرانجام به فروپاشی اتحاد شوروی فرجامید.

برگردان از ب. الف. بزرگمهر

از ای ـ میلی دریافتی

خاستگاه:

عنوان نوشتار از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!