«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

آقای حسن اُف (حسن زاده)، حرف دل مردم ایران را بر زبان رانده است!


علی حسن‌اف، رییس «بخش اجتماعی ـ سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان»، دیروز (۱۱ خرداد ماه) در اعتراض به دخالت های بی شرمانه ی مسوولین و آخوندهای ریز و درشت جمهوری اسلامی در امور درونی آن کشور که از هر جُستاری برای کژدیسه نمودن افکار عمومی مردم میهن مان از دشواری های کمرشکن و روزافزون اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی کشورشان، سوء استفاده می کنند، سخنان زیر را بر زبان رانده است:
«ما به روحانیت ایران می‌گوییم: خجالت بکش، پیشانی بر مهر می‌گذاری؛ هر روز دست دعا به سوی پروردگار دراز می‌کنی و همین که از در مسجد آمدی بیرون، دروغ می‌گویی ... ما چنین روحانیتی را لازم نداریم. مردم آذربایجان تحت هیچ شرایطی نمی‌توانند با چنین روحانیونی همکاری و مشارکت داشته باشند.»

اینجانب، به عنوان یک ایرانی، بی آنکه به سویه های دیگر سیاسی جمهوری آذربایجان در اینجا بپردازم، اعلام می کنم که از دید من، نامبرده نه تنها درست می گوید که سخن وی، حرف دل توده های مردم ایران نیز هست. مردم ایران نیز چنین آخوندهای دروغگو و نیز مجموعه ی حاکمیت کنونی ایران را نمی خواهند و خواهان سرنگونی آن هستند. توده های میلیونی مردم ایران به تجربه ی خود دریافته اند که هر روز ماندن بیش تر چنین رژیمی بر سر کار، زیان های بس بزرگ تری برای کشورشان دربر داشته، فروپاشی اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی ـ سرزمینی ایران زمین را در پی خواهد داشت.

ب. الف. بزرگمهر  ١٢ خرداد ماه ١٣٩١    

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!