«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ خرداد ۱۱, پنجشنبه

به قدر ذره یی ببر؛ لکن به دست آدم مده!

باورهای توده

آدم علیه السلام به خداوند عرض کرد جهت طبخ اغذیه آتش لازم دارم. حق تعالی فرمود:
«ای جبرئیل، از مالک (مَلِکِ دوزخ) به قدر ضرورت آتش برای آدم ببر.»

مالک گفت:
ـ چه قدر می خواهی؟

گفت:
ـ به قدر سرانگشتی.

گفت:
ـ زمین و آسمان بسوزد.

گفت:
ـ نیم سرانگشتی.

گفت:
ـ دیگر از زمین گیاه نروید، مگر آنکه زمینی دیگر خلق کند.

حق تعالی فرمود:
ـ مالک راست می گوید. به قدر ذره یی ببر لکن به دست آدم مده.

هفتاد مرتبه به آب فرو برد، بر سر کوه گذاشت، کوه را گداخت به مکان خود رفت.

آتشی که در دنیا هست از خودِ آتش جهنم است. چیزی نیست که آن را چاره کند.

از کتاب: «جنّت و نار»، حاج ملا اسماعیل سبزواری (نقل به معنی)

«کتاب کوچه»، «حرف آ»، دفتر سوم، احمد شاملو، چاپ دوم، تابستان ١٩٩۵

بُزمجه هم روزی خود را در کشور ما می جوید!


به گزارش خبرگزاری ها، بُزمجه ای ره گم کرده در «پارک مُدَرّس» تهران سبب ترس مسلمین شد!

***

برخی از «عُلمای اعلام»، پدیداری جانورانی چون «گربه ی مرتضی علی» (منظور همان شیر است که چندی پیش چند قلاده از آن در خیابان های تهران آواره شده و یکی از آنها نیز به دیار رحمت شتافت)، کرکس و اکنون این بُزمجه ی بزرگ را از نشانه های «ظهور قریب الوقوع» آقا امام زمان دانسته، دزدان «بیت المال» (منظور بودجه ی عمومی است) را به تعجیل (پارسی آن «شتاب» است) در کارشان دلگرم می کنند.

بر پایه ی برخی از احادیث مذهبی که بیش تر «عُلما» نیز بر آن پافشاری می کنند، در آستانه ی ظهور آقا امام زمان، افزایش بسیار فراوان «فسق و فجور» (باور کنید معنای دقیق آن را نمی دانم؛ ولی باید چیزی در ردیف «گند و گه کاری» باشد!)، رشوه و دزدی و تجاوز به ناموس و پدیده هایی غیرعادی مانند ظهور همین جانوران رخ می دهد که هم اکنون شاهد همه ی آنها هستیم. البته، گروه دیگری از «علمای اعلام»، خرهای قبرسی درشت اندام را که شمار بسیاری رأس های آن در دولت و مجلس و ... به چرا سرگرمند، به علت وارداتی بودنشان، مستثنی اعلام نموده و آنها را از نشانه های «ظهور» نمی دانند. این گروه از «علما» نیز مانند آن گروه باور دارند که تا چنین «فسق و فجور»هایی گسترش نیابد و همه جاگیر نشود، «آقا» میلی به  ظهور نخواهند داشت؛ به همین دلیل، با همه ی نیروی خود به آن دزدان «بیت المال» یاری می رسانند تا زمینه های «ظهور» را از هرجهت آماده نمایند. مبادا خدای ناکرده، اندیشه ی بدی درباره ی آنها به سرتان بزند که در آن صورت معصیت (گناه بزرگ) کرده و مستوجب آتش دوزخ خواهید شد.

ب. الف. بزرگمهر    دهم خرداد ماه ١٣٩١

مشتی نمونه ی خروار و نشانه ای از کشور و اقتصادی بی در و پیکر در دست دزدان نابکار!

نشانه های پوسیدگی و تباهی «اسلام پناهان» از سر تا دُم که دامن ملت ایران را نیز گرفته است!

به گزارش خبرنگار قضایی فارس، تورگ نماینده دادستان و ناظر شناسایی اموال گروه آریا درباره شرکت‌های صوری و کاغذی تأسیس شده توسط گروه آریا اظهار داشت:
طبق گزارش کارشناسان رسمی دادگستری حدود ٦٠ شرکت صوری و فقط برای ارائه فاکتورهای غیرواقعی تأسیس شده و در خدمت گروه آریا بودند. وی افزود:‌
در این زمینه از نهادهای مختلف از جمله اداره ثبت شرکت‌ها استعلام کردیم که در نهایت مشخص شد نشانی همه این شرکت‌ها دروغ است و افرادی که اسمشان به عنوان مدیران یا سهامداران شرکت‌ها در پرونده شرکت‌ها ثبت شده خودشان از این ماجرا خبر نداشتند.

تورگ درباره ادعای وکیل مدافع مه‌آفرید مبنی بر اینکه خبر واگذاری ١۷ هزار هکتار اراضی به گروه آریا دروغ است، گفت:
در این خصوص از معاون وزیر استعلام کردیم که اعلام کردند، حدود ١۷ هزار هکتار زمین به گروه آریا واگذار شده است. بخشی از آن قبل از واگذاری شرکت تراورس بابت استفاده از درختان جنگل برای تولید تراورس بوده است. وی افزود:
در شرایط فعلی طبق استعلام از شرکت‌های گروه آریا ٢٩ میلیون و ۷١٣ هزار و ٨٤١ متر مربع از طرف سازمان‌های مختلف به این مجموعه زمین واگذار شده است که تنها در یک مورد یک میلیون و ٣٠٠ هزار مترمربع برای اجرای طرح گردشگری در گیلان از سوی اداره کل مسکن و شهرسازی دریافت کرد.

تورگ با اشاره به پروژه آب معدنی گهر لرستان گفت:
گروه آریا در این خصوص مجوزی مبنی بر برداشت ٢۵٠ لیتر آب در ثانیه از منابع زیرزمینی برای شرکت گهر درود لرستان دریافت کرد که بسیار نگران‌کننده بود و می‌توانست در لرستان فاجعه به بار بیاورد.

نماینده دادستان با بیان اینکه تمام اموال گروه آریا شناسایی و ساماندهی شده است، گفت:
گوشت‌هایی که از استرالیا وارد شده بود به میزان ۵٠٠ تن بود که به مبلغ ۵ میلیارد تومان فروخته شد.

تورگ درباره سوابق تحصیلی مه‌آفرید امیر خسروی گفت:
او بعد از ورود به دانشگاه با معدل دیپلم ١٠ بعد از گذراندن ٦ ترم در رشته تحصیلی عمران تنها موفق به گذراندن ١۷ واحد درسی شد و با معدل ٦ از دانشگاه اخراج شد.

وی ادامه داد:
او در ابتدای زندگی مشترک در یک زیرزمین واقع در شهرستان کرج ساکن بود که به گفته همسرش برای خرید احشام به شهرستان‌های مختلف می‌رفته و تا سال ٨٠ در کنار این شغل مشغول چوب‌داری هم بوده است تا اینکه با استفاده از رانت اطلاعاتی آب معدنی داماش را در گیلان تأسیس کرد.

نماینده دادستان ادامه داد:
از سال ٨۵ وقتی متهم همراه برادرانش گروه آریا را با ۵٠ میلیون تومان تشکیل داد، اقدام به تأسیس شرکت‌ها و مؤسسات مالی می‌کند که در این زمینه ۵۷ شرکت به ثبت رسیده و ٤ شرکت بزرگ دولتی را نیز تصاحب می‌کند. همچنین ٦٠ شرکت کاغذی وجود دارد که برای فرار مالیاتی تأسیس شده بودند. تورگ افزود:
مه‌آفرید به لحاظ ارتباط سازمان‌یافته باب سوء‌استفاده را باز کرده و با جلب اعتماد و فریب افراد راه فساد را پیشه کرده بود و برای نیل به اهداف خود مسئولان استانی و کشوری را تحت عنوان امور خیریه مانند ساخت مسجد و مدرسه فریب داده است.

تورگ خاطرنشان کرد‌:
پس از چند سال بخاطر عدم توانایی در مدیریت شرکت داماش بدهی زیادی بوجود آورده تا جایی که تعداد چک‌های برگشتی وی در قبال بانک‌های کشور بالغ بر ٨٠ فقره بوده است که بانک‌ها اعطای دسته‌ چک و تسهیلات به وی را ممنوع کرده بودند. به همین دلیل اقدام برقراری ارتباط با کارمندان بانک مرکزی و پرداخت رشوه برای رفع سوء‌اثر چک برآمد که در نهایت از سوی وزارت اطلاعات پرونده‌ای برای وی تشکیل و در مجتمع رسیدگی به جرائم اقتصادی محکوم شد.

تورگ با بیان اینکه وکیل مه‌آفرید مدعی است نپرداختن مصوبه بانک صادرات باعث انحراف شده درحالی که متهم پیش از آن هم سوء سابقه داشته است، گفت:
این محکومیت هم موجب درس عبرت مه‌آفرید نشد تا جایی که عمده اقدامات خلاف وی طی سال‌های ٨٨ تا ٩٠ به اوج رسید.

نماینده دادستان با بیان اینکه مه‌آفرید برای گروه آریا ۵٠٠ واحد مسکونی و باغ در بهترین نقاط تهران و کشور خریداری کرده بود، گفت:
زندگی در سطح طاغوتی، اختصاص ٤ خودروی لوکس، استخدام پیشخدمت خارجی، خرید جواهرات میلیاردی، خرید چند باب منزل مسکونی در بهترین منطقه پایتخت، خرید بالگرد در کشورهای آسیای شرقی از جمله مواردی است که پس از تحول عظیم در زندگی مه‌آفرید رخ داده است. وی افزود:
طبق اسناد موجود درباره فهرست اعتبارات گشایش یافته فقط بین سال‌های ٨٨ تا ٩٠ مبلغ ۵٣ هزار میلیارد ریال به نفع شرکت‌های گروه آریا گشایش اعتبار شده درحالی که بسیاری از خانواده‌های ایرانی برای گرفتن یک وام ۵ میلیون تومانی با مشکلات عدیده روبرو هستند. در زمان شرکت‌های دولتی ١٤ هزار کارگر تحویل مه‌آفرید شد که او حق تعدیل نداشت؛ اما فقط در یک نمونه و در گروه صنعتی فولاد ٨٠٠ نفر را اخراج کرد. در ٤۵ شرکت باقیمانده حدود ٣ هزار نفر مشغول به کار هستند؛ در حالی که در برخی شرکت‌ها کارگرانی فاقد تخصص و با حداقل حقوق با تراکم بالا مشغول کار هستند.

تورگ با بیان اینکه پیش از ١٩ هزار میلیارد اعتبار ارزی با هدف حمایت از صنعت گشایش یافته است، گفت:
مه‌آفرید ضمن تشکیل شرکت‌های مختلف تلاش کرد تا منابع بانک‌ها را در اختیار بگیرد تا جایی که مدیران فعلی گروه آریا که پس از دستگیری مدیران قبلی روی کار آمدند درباره روش‌ها و سیستم‌های مدیریت مه‌آفرید دچار سردرگمی شده‌اند.

ناظر شناسایی و ساماندهی اموال گروه آریا گفت:
هرچند شرکت‌های گروه آریا دارای شخصیت مستقل حقوقی هستند، اما تمام عملیات خرید و فروش شرکت‌ها در اختیار دو خواهر بوده است و در بسیاری از موارد به خاطر محرمانه تلقی کردن عملیات امور در دفاتر دوم گروه صورت می‌گرفت و طراحی چنین ساختاری باعث شده بود که منابع مالی در حساب‌های شخصی افراد آمده و از پرداخت مالیات فرار کنند. تورگ افزود:
اگر تدابیر مسوولان قوه قضائیه نبود، شرکت گروه صنعتی فولاد با ٦ هزار کارگر باید تاوان خودکامگی گروه آریا را می‌داد.

نماینده دادستان افزود:
باغ‌ها و ویلاهایی در بهترین مناطق پایتخت با پیشرفته‌ترین تجهیزات تفریحی در اختیار گروه آریا بود که به مدیران ارشد این گروه تعلق می‌گرفت و به عنوان نمونه ١٨ مورد آپارتمان در رشت در اختیار پرسنل گمرک قرار گرفته بود.

تورگ با اشاره به خرید ٣ تیم فوتبال در استان‌های گیلان، خوزستان و لرستان، اظهار داشت:
دست گذاشتن گروه آریا و شخص مه‌آفرید که هیچ علاقه‌ای به فوتبال ندارد بر روی استان‌هایی که  فرهنگ خاص قومی قبیله‌ای دارند، نشاندهنده این است که این فرد به دنبال جذب هواداران برای رسیدن به اهدف سیاسی و اجتماعی بوده است. وی گفت:
طبق آخرین بررسی‌ها، میزان بدهی گروه آریا به بانک‌ها با احتساب سود، جریمه و دیرکرد حدود ٣ هزار و ۵٠٠ میلیارد تومان است که عمده آن به صورت غیرقانونی از بانک خارج شده و از محل همین وجوه بود که درصدد برآمد بانک آریا را افتتاح کند.

تورگ با بیان اینکه مه‌آفرید با اهدافی که داشته علاوه بر دست‌اندازی به بیت‌المال در مسائل زیربنایی کشور وارد شده است، تا به چپاول از بیت‌المال وانحصارگری در امور ادامه دهد، گفت:
این اقدامات مانند مجوز برداشت ٢۵٠ لیتر آب در ثانیه از منابع زیرزمینی و موضوع واگذاری زمین در سایه فساد ٣ هزار میلیاردی نادیده مانده است.

نماینده دادستان اظهار داشت:
این گروه در حوزه‌های مختلف مانند چوب، لوازم خانگی، لوازم الکترونیک، دامداری، حمل و نقل، پخش و توزیع، بیمه، «آی تی»، ورزش و موارد دیگر مانند سرطان در حال گسترش بود. همچنین اقداماتی مانند خرید تراورس، خرید کشتی، آژانس هواپیمایی، خرید اسکله در روسیه، ترخیص کالا، خرید اموال کالا، برای دور از دست ماندن از نمایندگان دولت، تهیه نقشه از روستاهای کشور، تهیه نقشه مویرگی کشور، در شرکت جهت ترسیم ایرانیان، برنامه‌ریزی برای اختیار کردن انحصاری حوزه‌‌های اساسی مانند فولاد، گوشت، مرغ و روغن از کارهایی است که گروه آریا انجام داده و به مراتب به دنبال اهداف بالاتر و پلیدتر از فساد مالی بود که ابعاد امنیتی آن باید لحاظ شود.

وی با اشاره به فرار گروهی از متهمان این پرونده مانند خاوری و برادر مه‌آفرید گفت:
این کار حکایت از اقدامات عامدانه و عالمانه این افراد داشته و نوع فعالیت این گروه مصداق فرمایش مقام معظم رهبری در زمینه برخورد با مفاسد اقتصادی است.

وی با بیان اینکه این فساد محصول رانت و غفلت نظارت بر فعالیت این مجموعه‌‌ها بوده است، گفت:
اگر خواست خداوند بر کشف این فساد نبود در قبال این فساد و انحصارطلبی آن بلای بزرگی در انتظار مردم بود.

«خبرگزاری فارس»       هفتم خرداد ماه ١٣٩١

این گزارش را با آنکه نیازمند ویرایش بیش تری بود، تنها اندکی ویرایش نموده ام. عنوان و زیرعنوان از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

آنِ جاودان




یک سوء تفاهم فرهنگی است؛ سخت نگیرید!


سوال یک روزنامه اصلاح​طلب از رئیس​جمهور: اگر ایران ظرفیت ۱۵۰ میلیون جمعیت دارد، چرا تراز زندگی مردم با ۷۵ میلیون جمعیت این است؟ 

دولت ـ روزنامه مردمسالاری در سرمقاله خود با عنوان «تناقض‌های دولت» نوشت:
«رییس دولت درتازه‌ترین سخنرانی‌اش از وضعیت زندگی مردم ایران گلایه مند شده و اعلام داشته است:
«به خدا ظلم است که ملت ایران در این تراز زندگی کنند.» این جمله از آن جهت قابل توجه است که توسط مقام مسوولی در میان نهاده شده که سرنوشت اجرایی این مملکت حدود ۷ سال است در اختیارش بوده و قطعاً این زمان، بخت شایسته ای برای بهبود شاخص‌های گوناگون برای کشور بوده است. باید توجه کرد که اینگونه جملات را بیش از آنکه بتوان از زبان مقامات اجرایی شنید، حرف‌ها و سخنرانی های انتخاباتی است و این روزها بسیاری از کارشناسان از اوضاع اقتصادی گله مندند و پدیدآورنده ی این شرایط را سیاست های دولت اعلام می‌دارند.

انتقاد از وضعیت اقتصادی مردم، جُستاری نیست که تنها از سوی منتقدان احمدی‌نژاد در میان نهاده شود که حتا مراجع و علما نیز از تورم و گرانی موجود در جامعه انتقاد می‌کنند. با این تفاسیر، ای کاش هنگامی که بالاترین مقام اجرایی کشور از تراز زندگی مردم ایران گله‌ می‌کند، نگاهی هم به انتقادات و اظهارات کارشناسان اقتصادی بکند.

یک تناقض جدی در دیدگاه‌های رئیس دولت دیده می‌شود. از یک سو احمدی‌نژاد با قسم خوردن، از «تراز زندگی» مردم گله می‌کند و از سوی دیگر بارها اعلام کرده که ایران قابلیت داشتن ١۵٠ میلیون جمعیت را دارد. پرسش بنیادین اینجاست که اگر دولت باور دارد که ایران ظرفیت زندگی درخور برای ١۵٠ میلیون نفر را داراست، چگونه اینک که جمعیت ایران حدود ۷۵ میلیون برآورد شده، تراز زندگی مردم اینگونه است؟! آیا بهتر نیست به جای سخنرانی‌ها و سفرهای گوناگون، کارگروه ویژه‌ای در این ماه‌های پایانی از عمر دولت دهم شکل بگیرد تا فشار تورم و گرانی برجامعه کمی کاهش بیابد؟

این گزارش از سوی اینجانب ویرایش شده است. عنوان نیز از آنِ من است.       ب. الف. بزرگمهر

پی افزوده:
پاسخ کوتاه رییس جمهور مهرورز و نوکر ملت (آنگونه که خود می گوید):
به نظرم، سخنان این خدمتگزار مردم درست برداشت نشده است؛ شاید هم یک سوء تفاهم فرهنگی پیش آمده که انشاء الله به حول قوه ی الهی به زودی (یعنی تا یکسال برجای مانده!) برطرف خواهد شد!

ب. الف. بزرگمهر

شو سفیر و جای قم، رُم را بچسب!


از بحران اقتصادی تا «سوء تفاهم فرهنگی» و یا هر خبر دیگری که نظر عموم مردم را به خود جلب کند، می‌توان در «اس‌ام‌اس» هایی که فرستاده می‌شود، یافت. دشواری های اقتصادی، سهمیه بندی بنزین، سوء تفاهم فرهنگی و یورش امریکا از مهم ترین جُستارهایی است که این روزها اندیشه ی مردم و «اینباکس» گوشی‌های همراه مردم ایران را انباشته است.

ستاد تبصره ١٣ اعلام کرد:
در صورت پایان یافتن سهمیه بنزین، رانندگان محترم در باک خودرو بش...ند. چرخ ماشین که از چرخ مملکت سنگین‌تر نیست؛ ما ری...م؛ چرخید! شما هم بش...د؛ حتماً میچرخد!

***

شهروند محترم! شما دیروز پیرامون یک قصابی مشاهده شده اید که نشانه ی پولدار بودن شماست؛
لطفا جهت انصراف از یارانه به آدرس زیر مراجعه نمایید:

***

می نویسیم موسی و عیسی
می خوانیم موسا و عیسا
پرسش: تولید ملی و ثروت ملی را چه بخوانیم؟
پاسخ: تولید ملا و ثروت ملا

***

می دونید چرا با ازدواج دین آدم کامل میشه؟
چون تا پیش از ازدواج فکر می کنی دنیا بهشته؛ اما بعدش به دوزخ هم باور پیدا می کنی!

***

آن جا که آزادی نیست، اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد، اجازه نمی دادند که رای بدهی!
مارک تواین

***
فدراسیون فوتبال اعلام کرد:
به تعدادی داور بدون خواهر مادر و همسر نیازمندیم!

***

کار هر کس نیست همسر داشتن
مرد خر می خواهد و پول خفن
سعدی (بعد از اجرای هدفمندی یارانه ها)

***

داشتن اصل شناسنامه برای صدور المثنی الزامی است
ثبت احوال …

***

فقط یه آخوند ایرانی میتونه طوری از بهشت و جهنم و حیات پس از مرگ صحبت کنه که انگار «لیدر» توره و هفته ای یک بار میره و برمی گرده!

***

نظراتی در باره خبرِ آمریکا چهارشنبه به ایران حمله می‌کند!:
·         ما ٤ شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه!
·         من چهارشنبه چک دارم!
·         منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم. برم جنگ، نَرَم جنگ ...
·         پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم ...
·         حالا من چی بپوشم؟!
·         ما شماره ماشین مون فرده، فکر نکنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!
·         میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا!
·         سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جمعه بریم دَدَر!
·         شام هم میدن؟
·         ایول، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
·         بگو سر راه نون بگیره ...
·         ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ٣ ـ ٤ حمله کنن بعد از ناهار

***
نظراتی در مورد سوء تفاهم فرهنگی در برزیل:
در خیابان
زن: مرتیکه، معلوم هست داری چه غلطی می کنی؟
مرد: حساس نشو، حساس نشو… این یه سوء تفاهم ناشی از اختلاف فرهنگی بیشتر نیست!

***
متلک ٢٠١٢:
خانومی می آی بین خودمون اختلاف فرهنگی ایجاد کنیم و دچار سوء تفاهم بشیم؟!

***

در مراسم خواستگاری
دختر: برای من، نداشتن اختلاف فرهنگی از هرچیز دیگه ای مهمتره.
پسر: ای بابا، مگه بدون داشتن سوء تفاهم ناشی از اختلاف فرهنگی هم می شه ازدواج کرد؟ یهو بگو سردمزاجی دیگه!

***

زین پس به جای واژه زشت و بی معنای «ترشیده» بگوییم: «در آرزوی سوء تفاهم»!

***

یک مشاور خانواده:
برای داشتن ازدواج موفق، باید از سوء تفاهم به تفاهم برسید!

***
اخبار مشکوک:
ایران با همه کشورها تفاهم نامه امضا می کند!

***

هرچند تن تو، مانتوی تنگی بود
بر پای تو دامن گلی رنگی بود
انگی که به من زدی مرا ننگی بود
چون ناشی از اختلاف فرهنگی بود!

***

شو سفیر و جای قم، رُم را بچسب!
تا که هستی مرد، خانم را بچسب!
داخل استخرهای مختلط
تو فقط سوء تفاهم را بچسب!

***
شدم رسوای عام و خاص مردم
خودم را دوست دارم تا کنم گم
نکردم کار قابل داری آنجا
تمامش بود یک سوء تفاهم!

برگرفته از تارنگاشت «ملی ـ مذهبی» که همچنان میان چپ و راست سرگردان است. نمی دانم چرا نامی که بر خود نهاده اند، مرا یاد شترمرغ می اندازد؟! امیدوارم خداوند رحمان و رحیم شان که بی گفتگو چهره ای خندان تر از «الله قاسم الجبارین» آن یکی ها دارد، راستگوترین ها و راستکردارترین هایشان را از سوء تفاهم درآورده به «راه چپ» راهنمایی فرماید!   الهی آمین!

این طنزنوشته از سوی اینجانب ویرایش و پاکیزه نویسی شده است.

ب. الف. بزرگمهر

۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

سیلی را نوش جان کن تا لگد نخوری!


«از دید دمکرات های کشورهای بحران زده، اوج هنر دولتمداری در این است که سیلی ها را نوش جان کنی تا لگد نخوری! یعنی اینکه بلاهای کوچک تر را بشکیبی؛ یعنی اینکه روز به روز سازش های تازه ای را بپذیری تا از تیزی و تندی ناهمتایی ها (تضادها) بکاهی و بکوشی تا هر آنچه را که آشتی نمی پذیرد به آشتی برسانی!»

برگرفته از کتاب ارزشمند «مکتب دیکتاتورها»، نوشته ی «ایگناتسیو سیلونه» با اندکی ویرایش ادبی.

ب. الف. بزرگمهر

به همه ی مزدبگیران و میرزابنویسان رسانه ای واپسگرایان ایران و جهان در هر جامه ای!


«پذیرش آگاهانه ی دشواری ها همان چیزی است که همیشه آدمی را از حیوانات اهلی چون مرغ و خوک و روزنامه نگار رسمی و طوطی و مانند آنها بازمی شناساند.»

برگرفته از کتاب ارزشمند «مکتب دیکتاتورها»، نوشته ی «ایگناتسیو سیلونه» با اندکی ویرایش ادبی.

ب. الف. بزرگمهر

... جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد*

جولین آسانژ، بنیانگزار «ویکی ‌لیکس» به سوئد برگردانده می‌شود

دیوان عالی بریتانیا، عالی‌ترین مرجع قضایی بریتانیا رای به استرداد جولین آسانژ، بنیانگزار سایت افشاگر «ویکی ‌لیکس» به سوئد داد.

اکثریت قضات این دیوان، رای «دادگاه عالی بریتانیا» مبنی بر بازگرداندن آقای آسانژ به سوئد برای بازحویی درباره ی شکایاتی در مورد تجاوز و تعرض جنسی را تائید کردند.

لرد فیلیپس، رئیس «دیوان عالی بریتانیا» گفت که این رای با رای مثبت پنج قاضی و رای منفی دو قاضی دیگر رو به رو شده است.

وکلای آقای آسانژ ۱۴ روز فرصت خواهند داشت تا حکم صادر شده را مورد بررسی قرار دهند.

دومنیک کاسیانی، خبرنگار «بی بی سی می‌گوید» احتمالا وکلای آقای آسانژ تلاش خواهند کرد تا با استفاده از این نکته که رای صادره بر مبنای موردی بوده که در دادگاه مطرح نشده، این پرونده را از نو به جریان بیاندازند.

آقای آسانژ در زمان خواندن این رای در دادگاه حضور نداشت.

دو قاضی در «دادگاه عالی بریتانیا» نوامبر سال پیش حکم قاضی بریتانیایی در باره بنیانگزار «ویکی لیکس» را تائید کرده و رای دادند که آقای آسانژ را می توان به سوئد پس داد.

پس از این رای، وکلای آقای آسانژ درخواست تجدیدنظر خود را در «دیوان عالی بریتانیا» مطرح کردند.

دادستانی سوئد از مدت ها پیش خواهان آن بوده که بریتانیا، جولین آسانژ را در ارتباط با شکایتی در مورد تجاوز و تعرض جنسی در اختیار آن کشور قرار دهد.

آقای آسانژ همواره اتهامات وارده به خود را رد کرده و طرح این ادعاها را به انگیزه های سیاسی ربط داده است.

جولین آسانژ ۴۰ ساله، ضمن مخالفت با درخواست بازگرداندن خود به سوئد برای پاسخگویی به این اتهام بدون خروج از بریتانیا ابراز آمادگی کرده است.

وکلای آقای آسانژ می‌گویند حکم جلب صادر شده توسط دادستانی سوئد برای بنیانگزار «ویکی ‌لیکس»، بی ارزش است.

«ویکی لیکس» تا کنون چند صد هزار نسخه اسناد محرمانه دولت آمریکا را به خصوص در زمینه روابط خارجی و دیدگاه‌های مقامات این کشور در مورد چالش های گوناگون بین المللی منتشر کرده است. انتشار این اسناد و مدارک موجب خشم و سرافکندگی دولت آمریکا شد.

«بی بی سی»     ١٠ خرداد ١٣٩١

* حافظ شیرازی

این گزارش در برخی جاها از سوی اینجانب ویرایش شده است. عنوان آن را نیز من برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

تنها فرش سرخ پهن نکرده اند؛ بودجه هایی کلان برای آن هزینه می کنند!


روند مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج از كشور سیر صعودی به خود گرفته است و ٦٢ درصد از دانش‌آموزان مدال‌آور المپیادی كشور طی ١٤ سال گذشته به كشور‌های توسعه‌ یافته دنیا اعم از آمریكا و كانادا مهاجرت كرده‌ اند. مساله‌ ای كه نشان می‌دهد فرش قرمز دانشگاه‌های برتر دنیا به روی مدال‌ آوران ایران در المپیاد‌های جهانی همچنان پهن است.

طی بررسی صورت گرفته در «روزنامه شرق» از مجموع ٢٢۵ دانش‌آموز ایرانی كه طی سال‌های ١٣۷٢ تا ١٣٨٦ در ۵٣ المپیاد جهانی شركت كردند، بیش از ١٤٠ نفر معادل٦٢/٢  درصد آنها هم‌ اكنون در یكی از دانشگاه‌های مطرح دنیا در آمریكا و كانادا تحصیل می‌كنند. گستره مهاجرت مدال‌آوران و دانش‌آموزان دیروز ایران و دانشجویان، اساتید و سرمایه امروز كشورهای توسعه‌ یافته نشان می‌دهد، هم‌اكنون ٦٩/٢ درصد مدال‌آوران در المپیاد فیزیك، ۷٦/۷ درصد ریاضی، ۵٠ درصد كامپیوتر و ۵٠ درصد شیمی خارج از مرز جغرافیایی كشور و اكثرا عضو دانشگاه‌ها و مراكز تحقیقاتی برتر و تاثیر‌گذاری در دنیا همچون دانشگاه هاروارد، استنفورد، ام‌آی‌تی، كالیفرنیا، كمبریج، جان هاپكینز و پرینستون در آمریكا و دانشگاه تورنتو و سایمون فریز در كانادا هستند. مبدا ٩٤ ‌درصد آنها سكوی پرتابی به‌نام «دانشگاه صنعتی‌شریف است» و مقصد ٦٦/٤ درصد آنها آمریكا.

سرمایه‌هایی كه در كنار سایر نخبگان ایرانی كه برچسب حضور در المپیاد‌های جهانی را ندارند و با چراغ خاموش پا از جغرافیای مرزی كشور بیرون می‌گذارند، بخش عمده‌ای از جامعه نخبگان ایرانی در كشورهای توسعه‌یافته را تشكیل می‌دهند. زبان تلخ آمار می‌گوید هم‌اكنون چهار تا پنج ‌میلیون مهاجر ایرانی در ٣٢ كشور جهان حضور دارند. بیش از ۵٠٠ پروفسور ایرانی (معادل با یك پنجم كل استادان ما در داخل كشور) در ایالات متحده وجود دارند. همچنین براساس پژوهشی، سه‌ تا چهارنمره از میانگین ضریب هوش ایرانیان در اثر مهاجرت نخبگان کاسته شده است و غم‌انگیز‌تر آنكه براساس پژوهش صورت گرفته در دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیش از ۷٠ درصد دانشجویان دكترای آن دانشگاه كه موفق به دریافت مدرك دكترای خود شده‌اند به فكر مهاجرت هستند؛ یعنی قدم گذاشتن به راه هموار و بی‌برگشتی كه گرچه به زیان كشور است، اما آنها را به سمت دانشگاه‌ها و كرسی‌های علمی تراز اول جهان می‌رساند.

محمدحسین نجاتی

«شرق»

پی افزوده:
کشورهای امپریالیستی اروپای باختری و امریکای شمالی نه تنها فرش قرمز زیر پای با استعدادترین دانش آموختگان و دانش پژوهان کشورهای وامانده ای چون کشور ما پهن می کنند که برای این کار سالیانه برنامه و بودجه ی جداگانه ای ـ که گاه روشن و آشکار اعلام نمی شود ـ درنظر گرفته و می گیرند؛ به عبارتی دیگر، تنها آن دانش آموختگان نیستند که در اندیشه ی کوچند که از آن سو شکارچیان اندیشه و استعداد نیز در جستجو و یافتن شان هستند.

در کشوری چون کشور ما که «ملک الشعرا»ی آن (زنده یاد ملک الشعرای بهار) از دست پاسبانی چلغوز کشیده می خورد، یکی از بزرگ ترین اندیشمندان آن با آمپول هوا به آن جهان فرستاده می شود (تقی ارانی)، زندانی سیاسی آن در شرایطی که سالیان درازی در زندان بسر آورده به سرنوشتی چون بهار دچار می شود (علی خاوری)، به فلان استاد بلندپایه ی دانشگاه به جرم «روزه خواری در ملاء عام»، بدترین ناسزاها از سوی مشتی نابکار «اسلام پناه» داده می شود و از همه مهم تر، مشتی بیکاره ی شکمباره، بی هیچ دانش و بینش و کاردانی و تنها به این دلیل که خوب نماز می خوانند به بالاترین پایه های اداره ی کشور چون رهبری، ریاست جمهوری، ریاست مجلس و ... می رسند، چه انتظاری از بسیاری از آن دانش آموختگان و دانش پژوهان دارید؟

باور کنید! آنها که مانده اند و می مانند، خون دل می خورند و لب می گزند. میهن شان را بیش از آنچه بپندارید، دوست دارند که مانده اند!

آیا انگیزه ای برای عشق ورزیدن به میهن و باور به آرمان های والای انسانی برجای گذاشته اند؟ نه! آنها و اربابان انگلیسی شان جز شماری «بوزینه ی مقلد» که به فرموده ی رهبر "عظیم الشان" جای «دوست» و «دشمن» نشان دهند، بیش نمی خواهند. برای آن ها نیز چون آن خلیفه ی نابکار اسلامی: عُمَر که بسیاری کتاب های ایران باستان را به آب رودخانه ها سپرد و فرهنگ باستانی مان را نابود کرد یا چون تیمور لنگ نومسلمان، هرچه دانشمند و هنرمند و پژوهشگر و آدم کاربلد و هر آن کس که سرش به تنش بیارزد، همگی اضافی اند و «مهدور الدم». برای همه ی آن ها، همان قرآن بسنده است و برایشان تفاوتی نمی کند که «شهر را آب ببرد»؛ البته به شرط آنکه امورات آن ها که دوچیز (شکم و زیر شکم) بیش نیست، پابرجا باشد. می گویید نه! نگاه کنید به آن آخوند عراقی ایرانی تبار که با مشتی دلار امریکایی که در دامنش گذاشتند برای همیشه خفقان گرفت!    

ب. الف. بزرگمهر       دهم خرداد ماه ١٣٩١

سیاه بازی گزینش مجلس




































چنین انگاشته ام که آنها که چرخ آن «اسلام پناه» را هُل می دهند، همان کم تر از سی درصد مردمی هستند که به انگیزه های گوناگون و از آن میان ترساندنشان از امکان دخالت نظامی بیگانه به پای صندوق رای رفته اند! عنوان از آنِ من است.    

ب. الف. بزرگمهر


برتولت برشت ـ سروده سرا و نمایشنامه نویس کمونیست




۱۳۹۱ خرداد ۹, سه‌شنبه

بیایید و زیر سایه ام پناه گیرید؛ وگرنه ...

سودمندترین و نیشدارترین داستان کتابی "آسمانی" 
به همه ی رهبران ناکارآمد و نابکار جهان از پایین تا بالا، 
از سیدعلی و "شاه محمود" گرفته تا بی بی و بَرَک حسین

«روزی درخت ها  اراده می کنند تا برای خود رهبری برگزینند؛ پیش درخت زیتون می روند و به او می گویند:
فرمانده ی ما باش!

درخت زیتون در پاسخ می گوید:
می خواهید مرا وادارید که از سرشت خودم که فرآوری روغن و مورد سپاس مردم و خدایان است، دست بردارم و همواره دوره بیفتم و بر شما سروری کنم؟! درخت ها با شنیدن این پاسخ به سراغ درخت انجیر می روند و به او می گویند:
بیا و سرور ما باش!

انجیر در پاسخ می گوید:
می خواهید وادارم کنید که از شیرینی و میوه ی خوب خودم دست بکشم، آواره ی راه و بیراهه شوم و از بامداد تا شب به کار سیاست بپردازم؟! پس از این گفتگو، درخت ها به سراغ تاک می روند و به او می گویند: بیا و فرمانروای ما باش!

تاک هم در پاسخ شان می گوید:
می خواهید که از فرآوری انگور که آبش مردم و خدایان را آرامش می بخشد، دست بردارم؟ رهبر شما بشوم و تنها سخن سرایی کنم؟!

سرانجام، درخت ها به سراغ بوته ی خار می روند و از او می خواهند که فرمانروای آن ها باشد. خار بی درنگ در پاسخ شان می گوید که اگر یکدلانه می خواهید که من شاه شما باشم، بیایید و زیر سایه ام پناه گیرید؛ وگرنه، بگذار آتش از خارهایم بیرون زند و همه تان را بسوزاند و خاکستر کند.

این داستان، بی گفتگو یکی از نیشدارترین داستان های تورات است. بوته ی خار فرمانروایی بر درخت ها را می پذیرد؛ چون کاری از این بهتر از دستش برنمی آید.»

برگرفته از کتاب «مکتب دیکتاتورها»، اثر «ایگناتسیو سیلونه» که متن برگردان آن را ویرایش و پاکیزه نویسی نموده ام. عنوان، زیرعنوان و پیام آن نیز از آنِ من است. خواندن و بازخوانی این کتاب بسیار ارزشمند را به همگان، بویژه نیروهای چپ، سپارش می کنم.      ب. الف. بزرگمهر

بیشتر فکر نوه‌اش بود تا پرسپولیس!


... فرشاد پیوس، پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس در خصوص هزینه میلیاردی برای استخدام مصطفی دنیزلی گفت:
به نظرم به جای دادن این پول به دنیزلی آن را صرف تیم‌های پایه پرسپولیس می‌کردند که مربیان و بازیکنان آن هیچ پولی نگرفته‌اند. شما توجه کرده‌اید چرا در چند سال اخیر هیچ بازیکنی از تیم‌های پایه پرسپولیس به تیم بزرگسالان انتقال نیافته؟ به خاطر اینکه هیچ توجهی به تیم‌های پایه نشده است.
...
مهاجم سال‌های گذشته تیم ملی و باشگاه پرسپولیس در خصوص عملکرد دنیزلی در پرسپولیس اظهار داشت:
به نظرم دنیزلی کار خاصی برای پرسپولیس نکرد. این تیم را تا رده دوازدهم پایین آورد که هیچگاه سابقه نداشته و تاکتیک خاصی از تیم او ندیدم. دنیزلی بیشتر در سفر و به فکر نوه‌اش بود و علاقه‌ای به پرسپولیس نداشت ...

برگرفته از «ایلنا»

این گزارش، ویرایش، پیرایش و فشرده شده است. برجسته نمایی متن نیز از اینجانب است.     ب. الف. بزرگمهر

پای دروغ لَنگ تر از پیش!


چند روزی است که خشونت در برخی نقاط سوریه تشدید و ده‌ها سوری از جمله چندین کودک به دست تروریست‌ها کشته شده‌اند. شبکه‌هایی مانند «الجزیره»، «العربیه» و «شبکه بی‌بی‌سی» با پخش تصاویری از کودکان قتل‌عام شده ادعا می‌کنند که این جنایت نتیجه حملات ارتش سوریه است.

امروز عکاسی ایتالیایی فاش کرد که برخی عکس‌های منتشر شده در «بی‌بی‌سی» و «الجزیره»، عکس های اوست که ٩ سال پیش در عراق گرفته است.

شبکه تلویزیونی «الاخباریه» سوریه اعلام کرد:
«مارکو دی لاور» عکاس ایتالیایی امروز بیانیه‌ای صادر کرد و گفت که عکس منتشر شده از آنچه کشتار «الحوله» در سوریه خوانده می‌شود، عکسی است که او ٢۷ مارس سال ٢٠٠٣ در منطقه «نصیب» عراق گرفته است.

شبکه «الاخباریه» سوریه تاکید کرد که شبکه «بی‌بی‌سی» به محض انتشار بیانیه ی عکاس ایتالیایی، پخش تصاویر ادعایی را متوقف کرد.

این دروغ بزرگ رسانه‌ ای برای اولین بار نیست که علیه سوریه بکار برده می‌شود؛ سال گذشته نیز کشتار چندین کودک در عراق دوران جنگ به ارتش سوریه نسبت داده شد.

«خبرگزاری فارس»

این گزارش شلخته در بسیاری جاها از سوی اینجانب ویرایش، پیرایش و پاکیزه نویسی شده است. عنوان نیز از آنِ من است.       ب. الف. بزرگمهر



۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

مسلمانان عدالتجوی انقلابی و کمونیست های راستین یکدیگر را خواهند یافت!

بخش دوم گفتگوی «خبرگزاری دانشجو» با سردار علایی

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»:
در بخش اول مصاحبه با حسین علایی موضوعاتی با محور آزادسازی خرمشهر و همچنین حواشی آن مطرح شد. در ادامه این مصاحبه به موضوعاتی جنجالی تر اعم از اختلاف نظر مسوولان درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و همچنین تاثیرات بین المللی عملیات بیت المقدس می پردازیم.

«خبرگزاری دانشجو»:
آیا ساختار مدیریتی امام (ره) این چنین بود كه همواره نظر متخصصین برایشان اولویت داشت؟


علایی: ساختار رهبری و مدیریت حضرت امام (ره) اینگونه بود كه جهت گیری‌های كلی را هدایت می‌كردند؛ ولی در امور اجرایی همه كارها را مگر استثنا واگذار می‌كردند. در تصمیم‌گیری‌ها هم مشورت می‌كردند؛ مگر جاهایی كه احساس می‌كردند باید یك تصمیم فوری گرفته شود؛ مثلاً در دفاع از كشور وقتی ارتش عراق به مرزهای ایران حمله كرد با كسی مشورت نكردند و بلافاصله گفتند ما می‌ایستیم و دفاع می‌كنیم و البته ایستادند و دفاع هم كردند.


«خبرگزاری دانشجو»:
نامه‌ای كه احمد آقا به امام نوشتند تنها در موضوع جنگ بود یا مباحث دیگری در آن مطرح شده بود؟

علایی: فكر می‌كنم نامه احمد آقا فقط درباره بحث ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بوده باشد؛ ولی چون این نامه تا به امروز منتشر نشده است، نمی‌توان بیشتر از این در خصوص آن صحبت كرد.

«خبرگزاری دانشجو»:
نظر شما در خصوص اختلافی كه بین سیاسیون و نظامیون جنگ یعنی افرادی چون هاشمی به عنوان سیاست‌مدار جنگ و افرادی از قبیل محسن رضایی به عنوان نظامیون جنگی وجود داشت كه باعث شد آنها پنج سال پیش دست به افشاگری و انتشار برخی نامه‌های امام (ره) بزنند، چیست. آیا این حس به وجود آمده بود كه افراد در این باره به دنبال مقصر بودند یا دلیل آن چیز دیگری بود؟

علایی:
این اختلافات، زمان فتح خرمشهر وجود نداشت؛ زمانی هم كه تصمیم گرفته شد كه پس از فتح خرمشهر از مرز عبور شود نیز این اختلافات مطرح نشد؛ بلكه این مسائل پس از گذشت مدتی از پایان جنگ مطرح شد.

زمانی كه در سالهای اخیر مسائل جنگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، آن زمان بود كه انواع سوالات مربوط به مقاع مختلف جنگ مطرح می‌شد و طبیعتا هركس كه آن زمان مسئول بوده نیز دنبال این است كه نسبت به این سوالات پاسخی بدهد ...

متاسفانه تا به امروز مذاكرات شورای عالی دفاع به طور رسمی منتشر نشده است؛ اما ای‌كاش كسانی كه مسئول بودند بیایند و امروز كه از فتح خرمشهر حدود سی سال می‌گذارد، محتوای این مذاكرات را منتشر كنند؛ زیرا امروز دیگر این مذاكرات محرمانه نیست و انتشار متن آنها می تواند به فهم بهتر وقایع آن دوران کمک کند.

در آن دو جلسه‌ای كه در خدمت امام(ره) تشكیل شد، سیاسیون و نظامیون اختلاف نظر جدی با یكدیگر بیان نكردند و به نظر می رسد که همگی در مورد ضرورت عبور از مرز هم جهت بوده اند. این طور نبوده است كه كسی بخواهد به طور آشكارا نظر متفاوت بدهد؛ البته برخی از افراد ظاهراً نظر نداده اند؛ اما در آن جلسات هیچ كس هم به طور آشكارا بر نظر حضرت امام(ره) مبنی بر عدم عبور از مرز تأکید نداشته است.

در جلسه‌های شورای دفاع دو نظر وجود داشت:
یكی نظر امام (ره) اعتقاد داشتند كه جنگ ادامه پیدا كند، بدون عبور از مرزها و یكی هم نظر دیگران كه جنگ با عبور از مرزها ادامه پیدا كند كه البته در نهایت نظر دوم انجام شد؛ ولی اگر نظر امام (ره) عملی می‌شد و جنگ بدون عبور از مرزها ادامه پیدا می‌كرد، مفهوم این حرف از نظر اجرایی خاتمه جنگ بود.

«خبرگزاری دانشجو»:
افشاگری های پنج سال پیش تاثیرات بسیاری را بر روی خواص جامعه بخصوص دانشجویان داشت كه معتقد بودند از همان ابتدای جنگ اختلافات وجود داشته و دلیل برخی عدم فتح الفتوح‌ها در عملیات‌های بعدی همین بوده است؛ مثلاً سیاسیون پشت نظامیون را خالی كردند و باعث شد در عملیات محرم و رمضان ما قوای تاكتیكی و نظامی نداشته باشیم و این عملیات‌ها با فتح الفتوح همراه نباشد. این مسئله را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

علایی: این دیدگاه زاییده این دوران است و متعلق به دوران جنگ نیست. بعد از عملیات بیت المقدس، عملیات رمضان انجام شد كه همه از جمله سیاست‌مداران و فرماندهان نظامی به دنبال پیروزی در آن عملیات بودند؛ ولی آن عملیات متأسفانه موفق نبود. امام (ره) هم با تمام قوا پشت سر آن عملیات بود و به عشایر دجله و فرات پیام دادند كه از رزمندگان اسلام استقبال کنند. طبیعی است که اختلاف نظر در همه موضوعات وجود دارد؛ البته اختلاف نظر خوب است؛ زیرا می‌تواند ابعاد مختلف یك مسئله را مورد بررسی قرار دهد.

اختلاف نظر به معنی انشقاق نیست؛ همانطور كه در طول جنگ نیز همواره بین فرماندهان سپاه و ارتش همیشه سر موضوعات عملیاتی اختلاف نظر وجود داشته است؛ اما درباره یك عملیات، نظرات گوناگونی مطرح می شد؛ بحث‌های فراوانی صورت می گرفت؛ ولی وقتی به تصمیم‌گیری می‌رسیدیم همه با هم عمل می‌كردیم.« فاذا عزمت فتوکل علی الله»

«خبرگزاری دانشجو»:
یكی از مسائلی كه بعد از فتح خرمشهر با آن مواجه بودیم، هماهنگی بیشتر بین ارتش و سپاه و حس اتحاد بین مردم بود. به نظر شما تاثیرات دیگر فتح خرمشهر در بین مردم جامعه چه بود؟

علایی: مهمترین تاثیر فتح خرمشهر بازگرداندن روحیه عزت به مردم ایران بود؛ چرا كه وقتی عراق موفق شد خرمشهر را از ایران بگیرد، مردم ایران احساس تحقیر می‌كردند، ولی وقتی خرمشهر آزاد شد مردم ایران احساس عزت و افتخار كردند.

مردم و رزمندگان اسلام با تكیه بر ظرفیت ها و توانمندی های خودشان خرمشهر را آزاد كردند و هیچ كشوری نه تنها به ایران كمك نكرد، بلكه اكثر كشورها به خصوص کشورهای عربی حاشیة خلیج فارس نیز تمایل داشتند كه خرمشهر در دست عراق باقی بماند تا انقلاب اسلامی تحت فشار قرار گیرد؛ بنابراین ایران در مقطع زمانی كه نمی توانست سلاحی را از دنیا بخرد و سلاح مورد نظرش را تامین‌كند، خرمشهر را از دست عراق باز پس گرفت؛ ولی زمانی كه ارتش عراق در خرمشهر حضور داشت، انواع سلاح‌ها را از جهان دریافت می‌كرد؛ بنابراین با آزادسازی خرمشهر از دست اشغالگران روحیه اعتماد به خود و خودباوری در مردم ایران ایجاد شد و این بزرگترین دستاورد فتح خرمشهر بود كه باعث غرور ملی شد. غرور ملی به مفهومی كه همه مردم احساس غرور كردند و این غرور ناشی از قدرتی بود كه فرهنگ اسلام به رزمندگان عطا كرده بود كه بایستند، مقاومت كنند و نترسند و با شجاعت سرزمین‌هایشان را از دشمن عنود پس بگیرند. ظهور این غرور ملی از بالاترین دستاوردهای عملیات بیت المقدس بود كه تا به امروز ادامه داشته و از این به بعد هم ادامه خواهد داشت و تا تاریخ وجود دارد هیچ گاه عظمت فتح خرمشهر كاهش نخواهد یافت.

در جریان جنگ، نظامیان عراقی موفق شدند سرزمینی از ایران را به اشغال خود درآورند و ایران در شرایط نابرابر آن را پس گرفت. این پیروزی بزرگی بود؛ زیرا عراق با اختیار و تصمیم خود از خرمشهر عقب نشینی نكرد و هیچ قطعنامه‌ای هم از عراق نخواست تا از خرمشهر عقب نشینی كند؛ ولی ایرانیان با حماسه آفرینی رفتند و خرمشهر را پس گرفتند.

فتح خرمشهر باعث وحدت ملی شد و این پیروزی بزرگ را حتی سلطنت طلبان، كمونیست ها، حزب اللهی‌ها، ارمنی‌ها، یهودیان و مسیحیان هم قبول دارند و به آن افتخار می‌كنند. [کاش آقای علایی از شهامت اخلاقی شایسته برخوردار بود و دوغ و دوشاب را از ترس برچسب خوردن یا گرفتار تیر غیب راستگرایان شدن با هم نمی آمیخت. می پندارم ایشان بخوبی می دانند که سلطنت طلبان راستین (نه هر نادان ناخشنود که یاد «کفن دزد پیشین» افتاده!) نه تنها از چنین پیروزی خرسند نشدند که پس از آن بارها از «شیطان بزرگ» درخواست بمباران ایران را نیز نمودند. از آن گذشته، شیوه ی بیان جُستار در سخن ایشان یادآور زبانزد زیبایی است که می گوید: شترسواری، دولا دولا نمی شود! اکنون و بویژه اکنون ـ چون فردا دیگر دیر است! ـ باید روشن و آشکار با دلیری گفت که کمونیست ها که البته منظور بی گفتگو نیروهای چپول نادان یا چپ نمای مزدور آن هنگام و این هنگام نیست که به روی انقلابی بزرگ تیراندازی می کردند که میهن پرستان توده ای و آن گروه از روشنفکران چپ که بسوی حزب توده ایران بال و پر گشوده بودند، اگر نگویم پیشاپیش دیگر نیروها که پربیراه نیز نیست که در کنار برادران مسلمان که بخش بسیار عمده ی آن را فرزندان مردم زحمتکش شهر و روستا دربرمی گرفت، دوشادوش هم می جنگیدند و در بدترین شرایط ممکن، سنگرهای پایداری در خرمشهر را حتا با دست های تهی برپا نگاه داشتند. باور قلبی من می گوید زبان کُند شما و دیگر فرزندان صادق و درستکار انقلابی هنگامی باز خواهد شد و به روی برادران و رفقای کمونیست راستین خود آغوش خواهید گشود. گرچه از صمیم جان امیدوارم آن هنگام هرچه زودتر باشد و نه در هنگامه ی جنگ و خونریزی که به گمانم هر روز بیش از پیش نزدیک تر می شود؛ گرچه، بازهم از صمیم جان امیدوارم تا آن هنگام تندرست و پابرجا باشید و به سرنوشت دیگر نیروهای فداکار رزمنده ی مسلمان انقلابی و عدالتجو گرفتار نشوید که شماری از آنها را نیروهای مزدور سرمایه داری جهانی که پوستین اسلام بر دوش دارند، از سالهای گذشته تاکنون به شهادت رسانده اند و شما این را خوب می دانید. کمونیست های راستین با همه ی نادانی هایی که در برخورد با آنها داشته اید، نیروهای مسلمان رزمنده ی انقلابی را یار و همسنگر خود در رزم بر ضد سامانه ی تبهکار سرمایه داری برای ساختن جهانی که در آن هیچ آدمی گرگ دیگری نباشد، می دانند و برایشان سپاس و ارزش قلبی دارند.     ب. الف. بزرگمهر]    
 و حزب اللهی‌ها هم كه فتح خرمشهر را كار خودشان می‌دانند؛ بنابراین همه ایرانیان در هر نقطه جهان از فتح خرمشهر احساس افتخار می‌كنند. فتح خرمشهر متعلق به تك تك ایرانیان است؛ زیرا خرمشهر را همه اقوام ایرانی با هم فتح كردند و آن را نصرت الهی می دانند.

«خبرگزاری دانشجو»:
یكی دیگر از ویژگی‌های فتح خرمشهر صدور انقلاب بود و یكی از نمودهای رفتاری آن رفتن سپاه محمدرسول الله به لبنان و مقابله با اسرائیل است. فتح خرمشهر چقدر در معنا كردن پیام امام در صدور انقلاب تاثیر داشته است؟

 علایی: پیام اصلی فتح خرمشهر این بود كه وطن و سرزمین خودی را باید از دست اشغالگران آزاد كرد. این امر امكان پذیر است به شرط آنكه مردم بخواهند و حتی در شرایط نابرابر نیز می‌توان چنین كاری را انجام داد؛ بنابراین لبنانی‌ها كه سرزمین‌شان توسط اسرائیل اشغال شده بود، چنین حسی را پیدا كردند. در واقع می توان گفت که  فتح خرمشهر است كه باعث می‌شود پس از اشغال بیروت توسط ارتش اسرائیل، حزب الله در لبنان ایجاد شود و سرزمین‌های لبنان را آزاد كند.

در بین فلسطینی‌ها هم همین حس به وجود می‌آید كه می‌شود با دست خالی و در شرایط نابرابر سرزمین‌های خودی را از دست اشغالگران صهیونیست آزاد كرد؛ به همین دلیل است كه می‌بینیم نوار غزه پس از فتح خرمشهر از دست صهیونیست‌ها آزاد می‌شود. تفكر فتح خرمشهر باعث ایجاد این اتفاقات شد و این روحیه را در میان آنها به وجود آورد كه می‌شود سرزمین‌های اسلامی را پس گرفت و در اختیار ساكنین اصلی آن قرار داد.

امام قدرت بسیج کنندگی مردم را به صحنه آورد

«خبرگزاری دانشجو»:
آیا فتح خرمشهر بر توانایی صدور انقلاب افزود؟

علایی: انقلاب اسلامی باعث دفاع مردم از كشور شد؛ روحیه انقلاب اسلامی این بود كه اگر مردم وارد صحنه شوند كارهای بزرگی انجام می شود. البته زمانی كه با دیدگاه دیگری وارد صحنه شویم مسئله توان سخت افزاری بیشتر مطرح می‌شود؛ اما انقلاب اسلامی توان نرم افزاری را مطرح كرد و اینكه شما یك قدرت عظیم در بین توده‌های مردم دارید كه این قدرت بیشتر از جنگ افزار و سلاح كارایی دارد.

امام در دوران شاه كه همه قدرت‌ها از جمله قدرت نظامی، امنیتی و حمایت‌های خارجی در اختیار شاه بود، می‌فرمودند:
«اگر مردم به صحنه آیند همه این قدرت‌ها در درون مردم ذوب می‌شود». منطق امام(ره) این بود كه خون بر شمشیر پیروز است؛ چرا كه این منطق، برگرفته از نهضت امام حسین(ع) است.

در واقع تفکر و منطق انقلاب اسلامی بود كه ایران را در جنگ پیروز كرد و سرزمین‌های ایران را از دست متجاوز پس گرفت، ایستادگی مردم و نیروهای مسلح برگرفته از منطق انقلاب اسلامی بود كه نباید زیر بار زور رفت و در برابر ظلم ایستاد و از وطن دفاع كرد.

ظرف ٣٠٠ سال گذشته و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، هر زمان در مرزهای ایران اتفاقی و جنگی رخ داده، ایران بخشی از سرزمین های خود را از دست داده است، وسعت ایران در حدود ٣٠٠ سال پیش دو برابر وسعت ایران امروز است؛ به طوری كه بسیاری از كشورهای پیرامون ایران در آن دوره جزو ایران بوده اند؛ ولی ایران در جریان جنگ ها، بخشی از سرزمین های خود را از دست داده است؛ برای اینكه كسی مثل امام خمینی(ره) نبوده است كه قدرت بسیج كنندگی اسلامی را به صحنه دفاع از کشور بیاورد. امام خمینی(ره) قدرت بسیج كنندگی اسلامی را به صحنه مقابله با دشمن آورد و مردم ایران و قوای مسلح در مقابل حمله عراق كه از قبل طراحی شده بود، ایستادند و در نهایت سرزمین‌های ایران را آزاد كردند.

«خبرگزاری دانشجو»:
برخی برای مقابله با صدور انقلاب هجوم ‌هایی را علیه حزب الله لبنان و جنبش‌های اسلامی فلسطین آغاز كردند. شما چقدر این تحركات را از جانب دشمنان استكباری موثر می‌دانید كه نمودهای فتح خرمشهر را از بین ببرند؟

علایی: تفكر انقلاب اسلامی تفكری است كه پیشرفت خواهد كرد و اصل این تفكر مهم می باشد كه نهضتی كه در جهان عرب نیز وجود دارد، بخش‌های از این تفكر است. تفكر انقلاب اسلامی بر چند مبنا استوار است كه یكی از آن مبانی طبق آیه قرآن این است كه شما نمی‌توانید سرنوشت‌تان را تغییر دهید، بدون اینكه خودتان اقدام كنید. «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»

نكته دیگر این تفکر آن است كه اگر افراد به صحنه نیایند و كاری انجام ندهند، خدا آنها را یاری نخواهد كرد؛ چرا كه شرط یاری خدا این است كه مردم ابتدا خدا را یاری كنند؛ باید اول گام از طرف مردم باشد. «ان تنصرالله ینصرکم» و در نهایت یکی از مبانی مهم تفكر انقلاب اسلامی، نپذیرفتن ظلم است. امام علی(ع) در آخرین وصیت خود می فرمایند:
«کونا لظالم خصما و للمظلوم عونا»

نه ظلم را باید پذیرفت و نه باید به كسی ظلم كرد؛ «لا تظلمون و لا تظلمون»، در حقیقت تفكر انقلاب اسلامی دشمن ظالم بودن و یار مظلوم بودن است. از سوی دیگر، اگر افراد با هم باشند و به خاطر خدا بسیج شوند، قدرت آنها چند برابر افزایش پیدا می‌كند و این به معنی جنگ فیزیكی نیست بلكه به معنی قدرت با هم بودن و سازمان‌دهی است كه چنین توانی را فراهم می‌كند. «ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین» با چنین مبانی روشن است كه تفكر انقلاب اسلامی در حال رشد است و هیچ‌كس نمی‌تواند این مبانی را از بین ببرد.

اندیشه دموكراسی و مردم‌سالاری كه در دنیا در حال توسعه است، یک اندیشة غیر اسلامی نیست، بلكه اندیشه‌ای است كه یاد می دهد به جای آنكه یك قوم، قبیله، شاه و عده‌ای خاص بر مردم حاكم شوند، مردم خودشان سرنوشت‌شان را در دست بگیرند، البته اینكه الان به مردم سالاری چگونه عمل می‌شود بحث دیگری است، اما به هر حال اندیشه جمهوری اسلامی یك اندیشه اسلامی و در حال توسعه در کشورهای اسلامی است.

«خبرگزاری دانشجو»:
در دوران جنگ حضور در لبنان و دفاع از مظلومیت حزب الله برای ما افتخار بود؛ اما برخی جریانات سیاسی، صرف‌نظر از جهت‌گیری‌ آنها امروز وارد فضایی شدند كه سرپل‌های مقاومت و نمود مقاومت جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دادند و نمود عینی آن شعار «نه غزه و نه لبنان است». نظرتان درباره این اتفاق طراحی شده چیست و آیا این طراحی را قبول دارید یا نه؟

علایی: صرف نظر از دیدگاه اسلامی، همه قدرت‌ها چه قدرت‌های بزرگ و چه قدرت‌های منطقه‌ای به دنبال توسعه نفوذ خود هستند و در این راستا آمریكا، عراق و افغانستان را اشغال كرد تا بر آنها حاکم شود و منطقة نفوذ خود را توسعه دهد و امروز نیز در مصر به دنبال این است كه جریانات همراه خود را روی كار بیاورد؛ بنابراین از نظر منطق قدرت، هر كشوری اگر جایی داشته باشد كه وقتی با آن ارتباط برقرار كند، بتواند قدرتش را توسعه دهد، باید آن قدرت را حفظ كند و نباید آن را از دست بدهد.

وقتی در منطقه شامات و فلسطین، جریاناتی هستند كه با ایران همسویی نشان می‌دهند، منطق حكم می‌كند كه ایران از آنها حمایت كند؛ حال چه حزب الله باشد، چه حماس و چه مردم عراق. منطق می‌گوید كه دشمن دشمن من، دوست من است. اسرائیل دشمن ایران است و تا به امروز هم این دشمنی را نشان داده است؛ در حالی که خود دارای کلاهک هسته ای است، دنبال حمله به تأسیسات صلح آمیز هسته ای ایران است و از سوی دیگر جریانات مقاومت دشمن اسرائیل هستند كه دوست ما به شمار می‌روند.

از نگاه منطق اسلامی، مسلمانان دو وظیفه دارند:
اول اینكه انسان‌های مسلمان در همه دنیا باید هوای هم را داشته باشند؛ و دیگری حمایت از مظلوم است و هركجا مظلومی قرار دارد، باید از او حمایت شود؛ حتی اگر مسلمان نباشد. «من اصبح و لا یهتم بامورالمسلمین لیس بمسلم»

در جریان جنگ بالکان، صرب‌ها ١۵٠ هزار نفر بوسنیایی را كشتند كه ١٦٠٠ نفر آنها فقط كودك بودند. فردی كه این روزها در دادگاه بین المللی در حال محاكمه است، یكی از اتهاماتش این است كه ۷٠٠٠ مرد و جوان بوسنیایی را فقط به جرم بوسنیایی بودن و صرب نبودن، كشته است؛ این جنایت عظیمی است.

هركسی كه به دنبال عدالت در جامعه بشری است باید مظلومان را در همة جهان حمایت كند. حمایت ایران از حزب الله و فلسطین از دیدگاه اسلامی واجب است و از دیدگاه ایرانی هم یك منطق درست است؛ در عین حالی كه من فرقی بین منطق ایرانی و اسلامی نمی‌دانم؛ چرا كه ایرانی‌ها مسلمان هستند.

«خبرگزاری دانشجو»:

این گفتگو در برخی جاها بویژه نشانه گذاری ها از سوی اینجانب ویرایش شده است. بخش هایی از آن را نیز پیرایش نموده ام. عنوان و برجسته نمایی ها همه جا از اینجانب است.             ب. الف. بزرگمهر

آیا دست های بهره کشان جهان را در پشت صحنه نمی بینید؟!

گرانی و کمبود روزافزون همه ی کالاها همراه با ارزانی و فراوانی همه گونه مواد مُخدّر در ایران

مدیرکل حوزه ریاست پزشکی قانونی کشور گفت: 
اکنون بحران کشور ایران مصرف تریاک، هروئین و شیشه است!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ منطقه چهارمحال و بختیاری ـ دکتر قدیرزاده در همایش «آشنایی با مواد مخدر و روان‌گردان‌ها، علائم و عوارض جسمی و روانی و راه‌های تشخیص آزمایشگاهی» افزود:
از [واپسین دوره ی] زمان صفویه تاکنون، ایران بزرگترین مصرف کننده تریاک بوده است؛ این در حالی است که در دنیا حشیش، بیشترین مصرف را دارد.

وی اظهار داشت:
در حال حاضر، در دنیا مصرف تریاک دارای رتبه چهارم است؛ ولی ایران در این زمینه رتبه اول را داراست. به گفته وی، در دنیا ٩٠ میلیون نفر معتاد، مصرف کننده حشیش و ٢٢ میلیون نفر نیز مصرف کننده تریاک  هستند.

دکتر قدیرزاده با بیان اینکه روانگردان ها منشاء مرفین ندارند، ولی مواد مخدر منشا مرفین دارند، تصریح کرد:
مواد روانگردان، مواد شیمیایی هستند که روی عملکرد مغز تاثیر گذاشته و باعث علایم اولیه چون سرخوشی، تمرکز حواس، افزایش هوشیاری و افزایش انرژی می شود و قشر دانشجو و دبیرستانی، ورزشکاران، کارگران و همچنین بانوان (برای لاغری)، افرادی هستند که گرایش بیشتری به مصرف روانگردان نشان می دهند. وی با اشاره به افزایش مصرف «شیشه» در کشور از سال ٨٤ به بعد، تصریح کرد:
در چند دهه اخیر در دنیا این دسته از ترکیبات مورد استفاده قرار گرفته و در کشور ایران نیز طی چند سال اخیر، مصرف «شیشه» و «آمفامتامین» ها زیاد شده است.

دکتر قدیرزاده با بیان اینکه این مواد به صورت قاچاق وارد کشور می شوند، اظهار داشت:
در گذشته، جنوب شرقی آسیا محل توزیع و تولید این مواد بوده اما اکنون در همه جا گسترش یافته است. به گفته وی، هزینه تولید یک کیلو «شیشه» در کشور حدود ۵ میلیون تومان است که در کارگاه های زیر زمینی تولید می شود.

دکتر قدیرزاده با بیان اینکه میزان کشفیات نیروی انتظامی در سال ٨٨ به اوج خود رسید، تصریح کرد:
هر اندازه مصرف «شیشه» در کشور زیاد شود، جرایم کشوری نیز افزایش می یابد. وی افزود:
بیماری های روانی در اثر مصرف «شیشه» بسیار زیاد است به طوری که ۷٠ درصد بیماران اورژانس های بیمارستان های روانی را مصرف کنندگان «شیشه» به خود اختصاص داده اند.

دکتر قدیرزاده اظهار داشت:
چهارمحال و بختیاری با توجه به توریست پذیر بودن باید بر مصرف «شیشه» در استان نه تنها حساسیت داشته باشد که با ایجاد آگاهی از این دشواری در این استان جلوگیری شود.

برگرفته از «ایسنا»:

این گزارش در برخی جاها بویژه نشانه گذاری ها از سوی اینجانب ویرایش شده است. عنوان، زیرعنوان، برجسته نمایی ها و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

در ولایت امام زمان به دزدان میلیاردی تلنگر هم نمی زنند!

هر روز بیش تر روشن می شود چرا نباید کار را کش داد!

به دو گزارش زیر باریک شوید! تفاوتی نمی کند که یکی از آنها از «مشرق» است و دیگری از "مغرب". هر دو یکدیگر را تکمیل می کنند. آنچه در هر دو گزارش، حتا با نادیده گرفتن جُستار اصلی آن: دزدی و چپاول انجام شده، چشمگیر و در عنوان هر دو نیز بازتاب یافته، شیوه ی برخورد یکی از متهمان اصلی پرونده است که پس از این همه مدت از آغاز ماجرا و دستگیری اش، زبان به تهدید و افشای این و آن گشوده است. می دانید چنین کاری چه آرشی دارد و نشانگر چه چیزهایی است؟

الف. پشت «حضرت آقا» همچنان قرص و استوار و امیدوار به رهایی است؛
ب. کسانی در بالاترین رده های حاکمیت جمهوری اسلامی دست شان در دیگ دزدی بوده یا به گفته ی عامیانه کونشان گُهی است؛
پ. جریان دادگاه به گمان بسیار نمایشی است برای آنکه به مردم نشان دهند به ماجرا رسیدگی می شود؛ و
ت. در شرایطی که بسیاری از زندانیان سیاسی و حتا جوانان و دانشجویانی که هنوز دستی در سیاست ندارند را زیر انواع فشارهای روانی و جسمی همراه با فشار به خانواده هایشان، وادار به اعتراف گناهان ناکرده می کنند، به این دزد پاچه ورمالیده ی بی شرم کوچکترین تلنگری نزده اند!

اکنون "بصیرت" رهبر "عظیم الشان" اسلام و نماینده ی خدا و پیامبر و امام زمان در ایران را بهتر می توان دریافت که فرمود:
«... دیگر نباید کش بدهند قضیه را»*

ب. الف. بزرگمهر    هشتم خرداد ماه ١٣٩١   

|||||||||||||||||||||||||||||||||

متهم اختلاس سه هزار ميليارد تومانی: اسامی مسوولان دولتی را فاش می کنم

دو تن از متهمان پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی اعلام کردند که مسوولان دولتی در اين پرونده دست داشته اند و مه آفريد خسروی، متهم اصلی، تهديد کرد که در جلسه هفته آينده دادگاه اسامی اين افراد را فاش خواهد کرد.

مه آفريد امير خسروی، صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» متهم است که از طريق روابط خاص با بانک های صادرات و بانک ملی ايران به گشايش اسناد اعتباری به مبلغ صد‌ها ميليارد تومان اقدام کرده است، بدون آنکه تمام يا دست کم بخش عمده‌ای از وجه اين اعتبار نامه‌ها را پرداخته باشد.

اين متهم در جلسه دوازدهم دادگاه رسيدگی به اختلاس سه هزار ميليارد تومانی که روز يکشنبه برگزار شد برخی از مسوولان جمهوری اسلامی را متهم کرد که در جريان کارهای وی بوده و حتی خود آنها معرفی نامه برای وی صادر می کردند.

آقای امير خسروی در زمينه به يکی از مسوولان مجمع تشخيص مصلحت نظام با نام اختصاری «م.ر» اشاره کرد که به نظر می رسيد اشاره وی به محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام باشد.

به گزارش خبرگزاری ايسنا، اين متهم گفت که «آقای م.ر از مسوولان مجمع تشخيص مصلحت نظام در منزلش، پارک لويزان، دفترش و در خيابان ظفر با من ملاقات و جلسه‌هايی را داشته است. من يک هشداری را در جلسه بعد به اين افراد می ‌دهم تا خودشان به دادگاه بيايند و همه چيز را بيان کنند.»

زمانی که ناصر سراج، قاضی دادگاه، حرف او را قطع کرد و از او پرسيد که «آيا دو هزار و ٨٠٠ ميليارد تومان از سيستم خارج شده است؟»، مه آفريد امير خسروی خطاب به وی گفت: «چرا وقتی اسم افراد شاخص می ‌آيد اجازه نمی ‌دهيد حرف‌ مان را تمام کنيم.»

صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» با بيان اينکه به «فساد فی الارض» متهم شده است گفت: «کسانی که يک ميليارد دلار به من معرفی ‌نامه می ‌دهند و به من می ‌گويند که بروم گوشت وارد کنم و تحريم را دور بزنم کجا هستند؟»

مه آفريد امير خسروی افزود: « همه آقايان بايد بيايند و بگويند که بانک آريا را برای بحث تحريم ايجاد کرديم. جلسه بعد بايد اين آقايان يا خودشان بگويند، اصلا به بالاترين مسوولان کشور بگويند که ما بوديم دستور اين کار را داديم يا اگر اين کار را نکنند من اسامی آنها را می ‌گويم و اسامی همه اين افراد را با مدارک مستند و دليل و برهان دارم؛ چرا که شرايط تحريم وجود دارد. در واقع آنها اصلا از من خواستند به دولت کمک کنم.»

وی اظهار داشت: « من از ۷ صبح تا ١٢ شب کار کردم و اينکه اين آقايان خود را اين گونه کنار کشيدند کار خوبی نيست.»

به گفته آقای امير خسروی، مسوولان دولت احمدی نژاد به وی پيشنهاد کرده بودند که «تيم استقلال اهواز سقوط کرده و بيا برای اهواز تيمی خريداری کن... همچنين اين افراد به من گفتند که فولاد خرمشهر که همه مدارک آن موجود است، بخرم و کار کنم و مشکل لوله اهواز را که بدهکار است برطرف کنم. اگر من اين کارها را انجام نمی ‌دادم اين شرکت کلی به دولت بدهی داشت. همچنين گروه ملی را به اصرار آقايان دولتی خريداری کردم.»

به دنبال اين اظهارات متهم، نماينده دادستانی از وی پرسيد: «چه کسی به تو گفت که گروه ملی را خريداری کن؟» که مه آفريد امير خسروی در پاسخ گفت: « در جلسه آينده می ‌گويم. شما که اين همه مدت صبر کرده ‌ايد، يک هفته ديگر هم صبر کنيد.»

قاضی دادگاه نيز از اين متهم خواست تا نام افرادی که آنها را دخيل در اين پرونده می داند اعلام کند که وی بار ديگر تکرار کرد که هفته آينده همه اسامی را خواهد گفت.

به گزارش ايسنا، قاضی سراج در واکنش گفت: «هفته ديگری وجود ندارد. امروز هيچ چيز را بايد بگويی و تا شب هر چه می خواهی می توانی بگويی.»

آقای خاوری با پر رويی تمام به من می ‌گويد برای اينکه سقف اعتبارات را بالا ببريم بايد به من پول بدهيد، اين سوال اينجا مطرح می‌شود که آقای خاوری را چه کسانی فراری داده ‌اند؟ اگر در جلسه بعد اين افراد به دادگاه نيايند و خود را معرفی نکنند، من قطعا نام آنها را فاش خواهم کرد.
مه آفرید امیر خسروی، صاحب مجموعه «گروه امیر منصور آریا»

مه آفريد امير خسروی اظهار داشت: «آقايانی از کميسيون امنيت ملی مجلس، قوه قضاييه، کميسيون برنامه و بودجه همگی بايد در دادگاه حاضر شوند و بگويند که چندين بار بنده به آنها اعلام کردم که عده ‌ای از من باج می‌خواهند.»

وی افزود: «آقای "ل" نماينده مجلس چقدر به من تلفن زد؟ چرا پرينت تلفن‌ها را نمی ‌گيريد؟ در واقع شما بايد بدانيد که چه کسی به من زنگ زده است. من به نماينده مجلس يا برعکس؟»

صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» با تاييد اينکه سه ميليون دلار به محمود خاوری، مدير عامل پيشين بانک ملی ايران رشوه داده است گفت: «آقای خاوری با پر رويی تمام به من می ‌گويد برای اينکه سقف اعتبارات را بالا ببريم بايد به من پول بدهيد، اين سوال اينجا مطرح می‌شود که آقای خاوری را چه کسانی فراری داده ‌اند؟ اگر در جلسه بعد اين افراد به دادگاه نيايند و خود را معرفی نکنند، من قطعا نام آنها را فاش خواهم کرد.»

محاکمه مديرعامل پيشين شرکت خدمات عمومی فولاد

در جلسه روز يکشنبه دادگاه متهمان اختلاس سه هزار ميليارد تومانی، مديرعامل پيشين شرکت خدمات عمومی فولاد ايران نيز محاکمه شد و وی نيز مسوولان دولت احمدی نژاد را متهم کرد که در اين اختلاس دست داشته اند و گفت: «گناه من اعتماد کردن به دولت عدالتخواه است.»

مدير عامل اين شرکت که در جلسه دوازدهم دادگاه با نام اختصاری «ط- ن» معرفی شد از مه آفريد خسروی، رييس شرکت گروه منصور امير آريا، خواست تا اعتراف کند که مهره بوده است و خطاب به وی گفت: «چرا اعتراف نمی کنی مهره بودی و چرا آقايان دولتی را معرفی نمی کنی، اعتراف کن و ما را خلاص کن.»

مديرعامل شرکت خدمات عمومی فولاد ايران از سوی نماينده دادستانی متهم شده است که هشت ميليارد تومان از مه آفريد امير خسروی دريافت کرده است که اين پرداخت ها در اسناد مالی شرکت ثبت نشده است. پولشويی و تحصيل مال نامشروع و همچنين کلاهبرداری از اتهام های وارده به اين مدير شرکت فولاد ايران است.

آقای «ط- ن» در جلسه دادگاه تاييد کرد که هشت ميليارد تومان از شرکت امير آريا دريافت کرده ولی گفت که «اين پول را به حساب دادسرا واريز کرده است.»

وی اظهار داشت: «خسروی برای خريد شمش (فولاد) مراجعه کرده بود و ما به دليل واگذاری گروه ملی فولاد به اين شرکت اعتماد کرديم و در مرحله اول حدود ٢۵ هزار تن شمش در اختيار آنها گذاشتيم. اصلا ما شک نمی کرديم که شرکتی با توليدات يک ميليون فولاد در سال يک پوشش باشد. من احساس می کنم خود خسروی هم مهره بوده است.»

پرونده  فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی مربوط به اتهامات فردی به نام «مه آفريد امير خسروی» صاحب مجموعه «گروه امير منصور آريا» است که بر اساس گزارش‌ها، توانسته است از طريق روابط خاص با بانک های صادرات و بانک ملی ايران به گشايش اسناد اعتباری به مبلغ صد‌ها ميليارد تومان اقدام کند، بدون آنکه تمام يا دست کم بخش عمده‌ای از وجه اين اعتبار نامه‌ها را پرداخته باشد.

مدير عامل پيشين شرکت خدمات عمومی فولاد ايران در جلسه روز يکشنبه خطاب به قاضی پرونده گفت: «آقای قاضی الان ٢٠٠ نفر درگير اين پرونده هستند چرا؟ آقای خسروی بگو چه کسی پشت اين قصه است. بيا و اعتراف کن و ما را راحت کن!»

گزارش خبرگزاری مهر حاکی است که در اين جلسه ميان اين متهم و وکيل مه آفريد خسروی درگیر لفظی رخ داد که با دخالت قاضی پرونده به پايان رسيد.

متهم اين پرونده، معاون وزير صنايع را متهم کرد که با آقای خسروی همدست بوده است و اظهار داشت: «وقتی وی (خسروی) رييس وقت ايميدرو که معاون وزير بوده است را با خود داشته يعنی تمام بازار فولاد را داشته است. مگر می شود يک جوان ٣۵ ساله اين امتيازات ويژه را داشته باشد. گناه من اعتماد کردن به دولت عدالتخواه است.»

آقای «ط – ن» افزود: «شما برويد روند واگذاری ها را نگاه کنيد که چند وزارتخانه درگيرند و اين دليل است که آقايان پشت کار بودند. مگر می شود از ١۷ ميليون فولاد کشور ١٠ ميليون تن آن در دست يک جوان ٣۵ ساله باشد.»

وکيل مدير عامل پيشين شرکت خدمات عمومی فولاد ايران نيز در جلسه دادگاه به دفاع از موکل خود پرداخت و گفت که «موکلم از سن ١۷ سالگی در جبهه حضور داشته و برادر دو شهيد بوده و شش فرزند شهيد را هم سرپرستی کرده است. همچنين در دوران جنگ به عنوان فرمانده در جبهه ها حضور داشته است.»

به گفته وی، «آقای ط- ن بابت زحماتش هشت ميليارد را گرفته است و اين مشکلی ندارد چون مدير عامل، مالک پولش بوده است و هر کاری دلش می خواست می تواند بکند.»

اين وکيل پس از اينکه گفت «موکلش وقتی که فهميد پول ها از لحاظ شرعی درست نبوده است آن را به دولت برگردانده که اسناد آن هم موجود است»، با اعتراض نماينده دادستان روبرو شد و او در واکنش گفت: «در هيچ يک از مدارک شرکت در مورد هشت ميليارد تومان چيزی به ثبت نرسيده است. چرا اين پول ها به حساب واريز نشده است و چرا سودها مشخص نيست.»

نماينده دادستان اين متهم را به «افساد فی الارض» متهم کرد و از دادگاه خواست تا در اين زمينه اعلام نظر کند.

به گفته قاضی ناصر سراج، دادگاه رسيدگی به فساد مالی سه هزار ميليارد تومانی يک يا دو جلسه ديگر ادامه خواهد يافت و قرار است در اين جلسات به اتهام های ٣٢ نفر از افراد درگير در اين پرونده رسيدگی شود.

در جلسات پیشین دادگاه، نماینده دادستان اعلام کرد که برخی از مقام های حکومتی در این پرونده دست داشته اند. معاون وزیر صنایع و قائم مقام پیشین بانک مرکزی ایران از جمله این متهمان هستند.

پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی که سال گذشته فاش شد جنجال بزرگی در محافل سياسی و رسانه ای ايران برانگيخت که اين امر واکنش آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی را برانگيخت و او در سخنانی از رسانه ها خواست تا «اين قضيه را کش ندهند.»

«رادیو فردا»


|||||||||||||||||||||||||||||||||

مه آفرید مسئولان را تهدید به افشاگری کرد

به گزارش مشرق به نقل از فارس، مه‌آفرید امیرخسروی مدیرعامل گروه توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا و متهم ردیف اول پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: فشار اداره مالیات، اداره دارایی، شهرداری‌ها و حقوق حدود ١٦ هزار پرسنل ما را بعضا مجبور به پرداخت رشوه می‌کرد.

وی ادامه داد: تا سال ٨۷ فقط با بانک ملی شعبه مرکزی کار می‌کردیم و هیچ مشکلی نداشتیم بعد از خرید گروه ملی با بانک صادرات صحبت کردیم تا برای طی روال قانونی پرداخت وام کارشناس معرفی کند که مشکلات ما از همان‌جا شروع شد.

متهم ادامه داد: بازرسی وزارت اقتصاد به بانک صادرات نامه نوشت که گروه آریا می‌خواهد گروه ملی را بخرد این در حالی بود که ما قبل از آن گروه ملی را خریده بودیم با این نامه بانک صادرات جلوی کار ما را گرفت و سؤال من این است که چرا به همه بانک‌ها نامه نزدم ما قبل از نامه بازرسی وزارت اقتصاد هیچ گشایشی انجام نداده بودیم و این کار بودار بود زیرا از همانجا شروع کردند که جلوی کار ما را بگیرند.

متهم با اشاره به آشنایی با ع.ر خواهرزاده رئیس آقای م  گفت: با پیشنهاد این فرد نامه‌ای به رئیس جمهور نوشتم تا درباره این موضوع دستور رسیدگی دهند و گفتم اگر نمی‌گذارند کار کنیم بگویید تا ما هم بدانیم از سال ٨٨ در کار ما توطئه می‌کردند بطوریکه وقتی برای سهم الشرکه شرکت ام.دی‌.اف پول واریز کردیم بانک صادرات نامه زد که این پول از محل تنزیل است چطور 6 میلیارد را متوجه شدند اما گردش ٣ هزار میلیاردی را نفهمیدند.

وی خاطرنشان کرد: هنوز هم این کارخانه تولیدی در سال ضربه خوردن است کارخانه‌ای که سالانه ٢۵٠ میلیون دلار از واردات کم می‌کرد. ماشین آلات در حال استارت بودند که کار متوقف شد و هنوز هم معطل است

مه‌آفرید امیرخسروی با بیان اینکه این رفتارها در حالی با من انجام شد که آقای س ماشین‌آلات دست دوم ٤٠ ساله را وارد کشور می‌کند گفت: من اگر قصد ضرر رساندن به کشور و نظام را داشتم با بهترین کارخانه دنیا برای واردات قطعات تعامل نمی‌کردم واردات شمش ٤ میلیون تن در سال است که با کارهای گروه من ١٢ درصد از واردات کاسته می‌شد.

وی با بیان اینکه تمام پول‌هایی که از کشور خارج شده بابت خرید ماشین آلات بود گفت: کسانیکه سهام بانک صادرات را به نازلترین قیمت خریدند در کار ما دخالت کردند آقای م یکی از مسئولان صنعت روغن به یک دوست مشترک و تنها یک هفته بعد از دستگیری من گفته بود خسروی اعدام می‌شود برادر مدیرعامل سابق بانک صادرات در کار گوشت بود و در یک جلسه رفتار بسیار بدی با من کرد گوشتی که قرار بود به میزان ١٠٠ هزار تن وارد کشور کنم و با قیمت 8 هزار تومان به وزارت بازرگانی بفروشم را جلویش را گرفتند همه اینها برای این بود که به من ضربه وارد کنند من با قائم مقام بانک مرکزی دوست بودم یا کسانیکه جلوی کار من را گرفتند.

مه آفرید امیرخسروی ادامه داد: رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس باید به این سؤال پاسخ دهد که من بارها به او گفته بودم که از من باج‌خواهی می‌شود یا خیر من حتی به  رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بارها گفته بودم که عده‌ای از من باج خواهی می‌کنند.

وی با بیان اینکه بسیاری از نمایندگان مجلس با من تماس می‌گرفتند گفت: آنها باید قسم بخورند که من به آنها گفته‌ام که در کشور فساد است یا خیر.

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس وقتی به او گفتم که فساد در کشور وجود دارد فقط سرش را تکان داد.

قاضی سراج در پاسخ به سؤال مه‌آفرید امیرخسروی که چرا جو را امنیتی کردید که کسی جرات نمی‌کند حرف بزند یا چرا اجازه نمی‌دهید من مصاحبه کنم گفت شما همه جا دخالت داشتی و می‌توانستی مصاحبه کنی الان هم در حال شانتاژ هستی و از خودت دفاع نمی‌کنی.

مه‌آفرید ادامه داد: من از خودم دفاع نمی‌کنم بلکه از عملکرد گروهم دفاع می‌کنم کسانی که الان مثل موش پنهان شده‌اند باید الان جواب بدهند. یکی از مسئولان با من جلسه امنیتی گذاشت و خودش را مشاور امنیتی موضوع تحریم عنوان کرد و به من گفت: برو خارج از کشور شرکت تأسیس کن. آقای ر شما رابط پیش من نفرستادید.

وی خطاب به نماینده یکی از شهرهای شمالی کشور در مجلس شورای اسلامی گفت: آیا شما نبودید که از من می‌خواستید پیگیر پروژه‌ها باشم چرا آقای الف معاون وزیر اقتصاد الان باید در مسئولیت باشد.

مدیرعامل گروه آریا درباره تأسیس بانک آریا گفت: تأسیس بانک آریا برای بحث تحریم مطرح شد و همه مسئولان در جریان بودند و یک میلیارد دلار هم برای این موضوع در نظر گرفته شد اما هیچ کس شهامت ندارد بگوید در جلسات ساعت ١٢ نیمه شب چه گذشت.

وی ادامه داد: از همین جا خطاب به این مسئولان می‌گویم تا زمان جلسه بعدی دادگاه یا خودشان موضوع را به رهبر انقلاب بگویند که ما برای کمک به دولت جلو آمده بودیم وگرنه اسامی همه آنها در جلسه بعد با مدارک افشا خواهم کرد.

متهم با بیان اینکه رسما از من خواستند برای کمک به دولت وارد کار شوم گفت: خاوری با قباحت تمام به من می‌گفت برای بالا بردن سطح اعتبار باید به من پول بدهی.

متهم ردیف اول فساد مالی با طرح این سؤال که خاوری را چه کسی فراری داد گفت: اگر تا جلسه بعد دادگاه پاسخ این سؤال از سوی افراد مورد نظر داده نشود خودم همه اطلاعات را افشا خواهم کرد.

اسم آقای ر هم به عنوان نمونه ذکر کردم ایشان نه تنها در منزل خود بلکه در پارک لویزان و دفترش هم با من جلسه گذاشته بود.

«مشرق»

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!