«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ فروردین ۱۹, شنبه

راه گشودن دشواری!


از روانکاو پرسیدم: شما چگونه ارزیابی می کنید که یک بیمار نیاز به بستری شدن دارد؟

ـ ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

ـ آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد، چون بزرگ‌ تر است.

ـ نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد ...  شما می‌خواهید تخت تان کنار پنجره باشد؟

نتیجه گیری های سودمند:
الف. راه گشودن دشواری ، همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست؛
ب.  در گشودن دشواری و هنگام تصمیم گیری، هدف یادمان نرود. در داستان بالا، هدف خالی کردن آب وان است، نه کاریرد ابزار پیشنهاد شده؛ و
پ.  راهِ گشودن درست دشواری، همیشه در دیدرس نیست.

از نویسنده ای ناشناس

نوشته بالا را کمی دستکاری و ساده تر نموده ام.    ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت:
در «جمهوری اسلامی» نیز چنین دشواری هایی پیش می آید؛ با این تفاوت که در اینجا دیگر "بیمار" را بستری نمی کنند که مسوولیت های مهم تری به وی می سپارند!    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!