«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

باز هم جواد*


... و باز هم لاریجانی‌ها آمدند روی کاناپه. ممکن است این شائبه پیش بیاید که لاریجانی‌ها، مخصوصا علی و جوادشان، سهامدار این ستون هستند که بنده رسما این موضوع را تکذیب می‌کنم. اتفاقا بر خلاف جاهای دیگر که عمومی هستند اما برداشت خصوصی دارند، این ستون تنها نهاد کاملا خصوصی است که انتفاع عمومی دارد. بله. خلاصه لاریجانی، جوادشون، آمد روی کاناپه و به صورت کامل لم داد به راست، طوری که از دور که نگاه می‌کردی فکر می‌کردی کاناپه اصلا سمت چپ ندارد و راست شده است.

گفتم: «نظریه جدید دارید؟»

گفت: «بله.» و نظریه ایجاد کرد: «دشمن قصد دارد در چند شهر کوچک درگیری ایجاد کرده و چند نفر را به قتل رسانده و ضمن فیلم گرفتن از آن تصاویر آن را در جهان منتشر کند و نهایتا انتخابات مجلس را زیر سوال ببرد.»

گفتم: «می‌فهمم. می‌فهمم.»

گفت: «جدی؟»

گفتم: «شما دشمن هنوز "قصد" نکرده متوجه می‌شوی، چطوری من اقرار می‌کنم و می‌گویم می‌فهمم می‌فهمم قضیه را نمی‌گیرید؟»

لاریجانی، جوادشون، گفت: «مرحوم گل‌آقا می‌گفت پیش‌بینی‌های جواد لاریجانی به جز مواردی که غلط است بقیه‌اش درست است.»

ما گفتیم: «جواد جان، گل‌آقا هم طنزنویس بود؛ هم زبان فارسی‌اش خیلی خوب بود. به نظر ما آرایه‌ی ادبی به کار برده. شما نباید حرفش را بگذاری پای تعریف.»

برگرفته از تارنگاشت پوریا عالمی:

* عنوان از اینجانب است. واژه یا نام «جواد» در میان جوانان امروز ایران آرشی دیگر نیز دارد!      ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!