«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

مادرم، موش می خورد!


ویدئوی زیر، گزارشی است مستند از افزایش و گسترش تنگدستی و بی نوایی در ایالات متحد (اتازونی):

به گفته ی گزارشگر، هم اکنون ٢٠ میلیون امریکایی کم و بیش تنگدست هستند یا کمتر از ١١٠٠٠ دلار در سال درآمد دارند. شمار این بینوایان در دوره ی ریاست جمهوری بَرَک حسین اوباما افزایش چشمگیری داشته است.

زنی که در سالن پذیرایی یک آموزشگاه کار می کند؛ می گوید:
من همواره شمار بسیاری بچه هایی را می بینم که قوطی های «سُس» را برداشته، با خود به خانه می برند. آنها با این «سُس» ها، «سوپ» (ketchup soup) درست می کنند. این ها، بچه هایی هستند که همیشه گرسنه اند.

در نمایی دیگر از این ویدئو، بچه های خردسال (شش ـ هفت ساله) از اوضاع مالی و ناتوانی خانواده شان در فراهم نمودن خوراک خانواده سخن می گویند. پسربچه ای می گوید که ما هیچگاه شام نمی خوریم. لِسلی، دختربچه ای با چهره ای غمگین می گوید:
«مادرم، موش می خورد»! و در پاسخ به پرسش پرسشگر که آیا چنین کاری از نبود خوراکی است، سرش را به نشانه ی تایید تکان می دهد.

چنین تنگدستی و بی نوایی گسترش یابنده ای در کشوری که مدعی بهترین الگوی زندگی در جهان است، روی دیگر سکه ی زمینه سازی ناوگان ها و نیروی نظامی آن در خلیج پارس و پیرامون ایران برای دست درازی و یورش به سرزمین باستانی ماست؛ یورشی که شاید تشنگی سیری ناپذیر اربابان امپریالیستی این کشور و دیگر امپریالیست های هم پیمان آن را اندکی کاهش دهد!

ب. الف. بزرگمهر        ٢٤ بهمن ماه ١٣٩٠



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!