«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

با حمله نظامی هر کشوری به ایران مخالفم!

گفتگوی شهروند با رضا مریدی

یک یادداشت درباره ی این گفتگو

ایرانی تباری است برخاسته از آذربایجان قهرمان و هم اکنون یکی از نمایندگان در «مجلس اُستان اُنتاریو» در کانادا!

نخستین بار که با نام وی از نزدیک آشنا شدم، ای ـ میلی بود که درباره پیشنهاد نامگذاری روز «اول ماه مه» به نام «روز پزشکان در اُنتاریو» از او دریافت نمودم (آوریل ٢٠١١). آن ای ـ میل و نامگذاری، انگیزه ای شد تا نوشتار «روز اول ماه مِه، روز جهانی کارگر است و چوب هم لای چرخش نمی رود!»* را بنویسم و برای وی نیز بفرستم. پاسخ گرم و مستدل وی به من نشان داد که با آدمی مردم دوست و پویا سر و کار دارم. پس از آن با کارهای ایشان در پیوند با برگزیده شدنش به نمایندگی در «مجلس اُستان اُنتاریو» و نیز آنچه برای شناساندن فرهنگ ایران زمین در آنجا انجام داده بود، تا اندازه ای آشنا شده و وی را آدمی یافتم که برای سخن خود ارج می نهد و به آن جامه ی عمل می پوشاند. آدمی که بجای پرچانگی در نشست ها یا کنگره ها برای خوشبختی آدم ها و بهبود زندگی توده ی مردم دوندگی می کند. این آخری را در یک مهمانی از زبان کارگری ایرانی که در همان استان نامبرده در کانادا زندگی می کند و به دیدار بستگان خود به اروپا آمده بود، شنیدم.

اکنون نیز از میان گروه نه چندان کوچکی از روشنفکران خودباخته یا خودفروخته که بطور عمده در اروپای باختری و ایالات متحده زندگی می کنند، کوچک ترین آوا یا اشاره ای در محکوم نمودن تهدیدهای روزافزون امپریالیست ها به سرکردگی ایالات متحده دیده یا شنیده نمی شود. برخی از آنها آنچنان خود را باخته یا فروخته اند که با گستاخی، نیروهای اهریمنی را به یورش نظامی به میهن مان دلگرم نیز می کنند. در میان چنین گروهی و چنان جوّی که رسانه های دروغگو و نیرنگباز ششلول بندهای "دمکرات" و مزدوران ایرانی و انیرانی شان در آنجا فراهم نموده اند، محکوم نمودن رُک و پوست کنده ی یورش نظامی به کشورمان از سوی ایشان که نماینده بخشی از مردم آن استان نیز هستند، ارزش ویژه ای می یابد؛ آنهم در شرایطی که زبان بسیاری از دمکرات های دروغین، “میهن پرستان” دوآتشه که تنها در اندیشه آب و نان بیشتر به سود خود هستند و حتا “ضدامپریالیست”های میان تهی که تنها به شعار بسنده می کنند و کاری انجام نمی دهند را انگار مار گزیده است!

برایشان آرزوی کامیابی های روزافزون در همه ی زمینه های زندگی دارم.

ب. الف. بزرگمهر         یکم دی ماه ١٣٩٠

|||||||||||||||

شهروند ـ فرح طاهری: در سی و چند سال اخیر، در رابطه با ایران بارها و بارها این جملات گفته شده «روزهای سرنوشت سازی را سپری می کنیم». این روزها این جمله بیش از پیش به کار می رود. نه تنها خاورمیانه، که جهان در تلاطم است. سرنگونی دیکتاتورهای تونس، مصر، لیبی و یمن و ادامه ی خیزش در سوریه و بحرین و بحران اقتصادی در اروپا بویژه در یونان و ایتالیا جای آرامی در روی نقشه جهان به جای نگذاشته است.

ایران اما این روزها در مرکز خبرها جای دارد. خبر امکان حمله ی نظامی به ایران از سوی اسرائیل و آمریکا، وضعیتی بحرانی ایجاد کرده است. پس از افزایش تحریم های اقتصادی علیه ایران، حمله به سفارت انگلستان در تهران از سوی بسیجی ها و در پی آن قطع رابطه سیاسی ایران و انگلیس، وضعیت را پیچیده تر کرد.

ایرانیان دل نگران که مخالف حمله خارجی یا دخالت بشردوستانه هستند، در این میان به تب و تاب افتاده اند و با نوشتن مقالات، امضای طومار، نوشتن نامه به مقامات سیاسی و موضع گیری در مقابل موافقان حمله، تلاش دارند تا از وقوع فاجعه پیشگیری کنند.

در همین رابطه نظر دکتر رضا مریدی، نماینده ایرانی تبار مجلس استانی انتاریو را پرسیدیم و اینکه آیا با حمله کشورهای خارجی موافق است یا خیر؟

دکتر مریدی گفت:
بعد از اینکه گزارش سازمان جهانی انرژی اتمی وابسته به سازمان ملل منتشر شد، این فکر در دنیا مطرح شد که ایران دارد به ساخت بمب اتم نزدیک می شود و همین باعث شدت یافتن تحریم های اقتصادی ایران شد. اکنون صحبت از این است که کشورهای غربی و اسرائیل به فکر حمله به ایران هستند که طبیعتاً باعث نگرانی همه ایرانیان شده است.

نماینده مجلس انتاریو، ضمن محکوم کردن رژیم جمهوری اسلامی افزود:
این رژیم جمهوری اسلامی است که مملکت ما را در وضعیت جنگ قرار داده. این رژیم پس از به قدرت رسیدن، با اعمال سیاست های نادرست باعث نابسامانی های بسیاری شده است. با سیاست صدور انقلاب اسلامی به کشورهای اسلامی، در زمان صدام، بهانه ای به دست عراق داد که به ایران حمله کنند و جنگی هشت ساله را به دو ملت تحمیل کردند که کشته ها و ویرانی های بسیار زیادی برای مملکت بار آورد کمااینکه هنوز خرمشهر به شکل اولیه اش برنگشته است.

همچنین تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری از دیگر سیاست های نادرست جمهوری اسلامی بوده که ضربه های بسیاری به ایران و ایرانی زده است.

دکتر مریدی سیاست ایجاد تنش را به ماهیت رژیم جمهوری اسلامی مربوط دانست که همیشه سعی کرده با به وجود آوردن بحران هایی به عمر خودش ادامه دهد.

نماینده ایرانی تبار مردم ریچموندهیل در گفت وگو با شهروند تأکید کرد:
مقصر اصلی خود آن رژیم است که مملکت ما را در این وضعیت بسیار بسیار خطرناک در صحنه ی سیاست جهانی قرار داده است، اما از طرف دیگر ما حمله ی نظامی به ایران را محکوم می کنیم؛ چون این حمله به هیچ وجه نمی تواند مشکل سیاسی را حل کند و باعث تخریب ایران می شود. بنابراین من ضمن اینکه مخالف حمله هر کشور خارجی به ایران هستم، از این لحاظ مقصر اصلی را رژیم جمهوری اسلامی می دانم و فکر می کنم آنها باید سیاست خودشان را عوض کنند و به جای دشمنی با دیگر کشورها، سیاست درستی را بر پایه ی دوستی پیش بگیرند، تا کشور را از این وضعیت بحرانی بیرون آورند.

دکتر مریدی در پاسخ به این پرسش که «شما به عنوان یک سیاستمدار ایرانی تبار قبل از اینکه مسئله جدی تر شود، چه کار باید بکنید و چه می کنید؟»، گفت:
من نظر خودم را به مقامات کانادایی اعلام می کنم و هشدار می دهم که این سیاست درستی نیست و اینکه ما مخالف حمله ی نظامی از طرف هر کشوری به ایران هستیم که کانادا هم شامل آن کشورها هست.

از اولین نماینده ایرانی تبار در مجالس سیاستگذاری آمریکای شمالی در مورد تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه ایران پرسیدم و اینکه بسیاری معتقدند این تحریم ها فشار بیشتر بر گلوی مردم ایران است و باعث سقوط رژیم نمی شود.

دکتر مریدی گفت:
تحریم ها  طبیعتاً عامه ی مردم را  در فشار و مضیقه قرار می دهد؛ ولی تحریم های اقتصادی اگر هدفدار باشند، می تواند در براندازی یک رژیم موثر باشد. ما در آفریقای جنوبی می بینیم که وقتی از طرف کشورهای غربی تحریم های اقتصادی هدفدار اعمال شد، به نتیجه رسید و حکومت نژادپرست آفریقای جنوبی کنار رفت و حکومت دمکراتیک آفریقا جای آن را گرفت. سال های سال مردم آفریقای جنوبی برعلیه آپارتاید مبارزه می کردند ولی به جایی نرسیده بودند چون زورشان نمی رسید ولی تحریم های هدفدار اقتصادی و فشار افکار عمومی جهانی و مبارزات مردمی در کنار فشار داخلی این رژیم را وادار به تسلیم کرد.

می گویند «کانادا بهشت خلافکاران است»؛ این گفته در رابطه با اقامت افرادی ست که در سرکوب مردم کشورهایشان دست داشته اند و یا درگیر فساد اقتصادی و حیف و میل اموال مردم بوده اند. مقامات جمهوری اسلامی هم مستثنا نیستند و تعدادی از آنها با پول های مردم ایران به اینجا گریخته و در حالی در قصرهای خود به زندگی راحت و بی دردسر ادامه می دهند که هزاران هزار ایرانی مهاجر و پناهنده ی تحصیلکرده ی گریزان از رژیم سرکوبگر و غیردمکرات جمهوری اسلامی با سختی زندگی می گذرانند. تعدادی از ایرانیان نامه ای به آقای جیسون کنی وزیر مهاجرت نوشتند و در این خصوص درخواست بررسی کردند. دکتر مریدی در مورد اینکه وضعیت این نامه به کجا رسیده است، گفت:
من هم آن نامه را امضا کرده ام و پرس و جو که کردیم گفتند در حال بررسی است، اما هفته ی گذشته خبری شنیدم که وزارت مهاجرت اعلام کرد وضعیت تابعیت و اقامت تعداد زیادی از افراد را دارد دوباره بررسی می کند. من وقتی این خبر را شنیدم فکر کردم شاید این ادامه ی همان اقداماتی باشد که ما کردیم تا پرونده ی افراد مشکوک را بازبینی کنند.



برجسته نمایی ها در همه جا از اینجانب است.     ب. الف. بزرگمهر  

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!