«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

قافیه چو به تنگ آید، پوتین به جفنگ آید!


خبرگزاری «نووستی» روسیه در گزارشی کوتاه با عنوان «مردم در واقع مقامات حکومت را به دزدی و رشوه خواری متهم می کنند»، گفته های نخست وزیر کنونی روسیه و رییس جمهور پیشین این کشور را در پیوند با ناآرامی های پیرامون برگزینی «دوما» (مجلس مشورتی نمایندگان این کشور) چنین بازتاب داده است:
«ولادیمیر پوتین»، نخست وزیر و رییس حزب «روسیه یگانه» معتقد است اتهامات وارده به این حزب درباره دزدی و رشوه خواری در واقع نه در رابطه با خود «روسیه یگانه» که در رابطه با حکومت کنونی است.

وی در دیدار با مقامات مراکز روابط عمومی حزب «روسیه یگانه» گفت:
«این اتهام نه به یک حزب سیاسی مشخص که به حکومت وارد می شود. می گویند این حزب در رابطه با دزدی و فساد مالی است؛ ولی اگر دوره حکومت شوروی را بخاطر آوریم، می بینیم که در آن هنگام نیز مقامات حکومت را دزد و رشوه خوار می نامیدند. وضع در سالهای 90 قرن بیستم میلادی نیز چنین بود.»

افزون بر این، پوتین خاطرنشان کرد:
«اینکه حکومت کنونی تا چه اندازه برای مبارزه با پیدایش آن (بزهکاری) آمادگی دارد»، اهمیت دارد. وی افزود:
«حکومت موظف است این (مبارزه) را در کل جامعه و درون خود انجام دهد». (خبرگزاری «ریا نووستی»، مسکو،  15 آذر ١٣٩٠)*

همه ی سیاستمدارانی چون او که نمونه های آن را در اروپای باختری بسیار می توان یافت، چه آموزش دیده هایشان و چه آنها که خود آموز بوده یا مادرزاد به فوت و فن سخنوری ساز و برگ یافته اند، کم و بیش می دانند چگونه از سخنان و ژست های تبلیغاتی برای خام کردن مردم سود برند یا به گفته ی زبانزد خود ما ایرانیان، آسمان و ریسمان را به هم ببافند؛ ولی گاهی آش آنچنان شور و سُنبه آنچنان پر زور است که به پرت و پلاگویی دچار می شوند. چند جمله ی برگرفته از سخنان وی در خبرگزاری یادشده، به روشنی گویای چنین چیزی است.

وی که ریاست حزب «روسیه یگانه» را یدک می کشد، بگونه ای سخن می گوید که این حزب به عنوان حزب اصلی دولت و حکومت کنونی و پیشین روسیه در هیچکدام از گندکاری های حاکمیت مافیایی این کشور دست نداشته و از همه جا بی خبر است! اگر حتا اینگونه باشد که وی می گوید، نمایندگان این حزب، برای چه نامزد نمایندگی دوما شده اند یا خود وی چرا برای ریاست جمهوری آینده این کشور خیز برداشته است؟! آیا نباید همه ی آنها را مانند سده های میانه لای جِرز گذاشت و رویشان را گچ گرفت؟

وی در بخشی دیگر از آشفته گویی هایش، گویی درمی یابد که کوشش برای بیرون کشاندن حزب «روسیه یگانه» اش از زیر فشار افکار عمومی، چندان بُردی ندارد و از همین رو، با همانند وانمودن دوران کنونی با دوران حاکمیت اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی، دوغ و دوشاب را به هم آمیخته و عذری بدتر از گناه می آورد و سرانجام ناچار می شود تا ناشایستگی حکومت کنونی را ـ گرچه با کلی گویی ـ در مبارزه با به گفته ی او: بزهکاری** ها بپذیرد و از حکومت بخواهد تا مبارزه با آن را «در کل جامعه و درون خود انجام دهد». اگر یاوه گویی درباره «کل جامعه» را کنار بگذاریم، آنچه برجای می ماند «درون خود حکومت» است! روشن است که قافیه چنان تنگ آمده و سُنبه چنان پر زور است که وی با همه ی پشتک وارو زدن ها، ناچار به پذیرش دزدی و رشوه خواری در حاکمیتی به رهبری حزبش «روسیه یگانه» شده است؛ حزبی که اکنون با اعتراف رییس خود، بهتر است «حزب یگانه دزدان و رشوه خواران روسیه» نامگذاری شود.

در اینجا، یادآوری این نکته نیز شایسته است که اینگونه پرت و پلاگویی ها در دوران کنونی، تنها محدود به آقای پوتین و حزبش نمی شود. با افزایش آگاهی توده های مردم جهان به منافع خود و سازمان یابی هرچه بیش تر در سازمان های توده ای، کارگری و صنفی، رویارویی و نبرد طبقاتی نیز اوج بی پیشینه ای یافته و مارپیچ بالارونده ی تازه ای در تاریخ آدمیان پدیدار شده است. در چنین شرایطی، «ولی فقیه» جمهوری اسلامی و همانا «نماینده خدا در ایران» نیز همان هنگام که با دستبرد به اصل ٤٤ قانون اساسی به سود سرمایه داران درون و برون ایران، راه چپاول قانونی و فراقانونی دارایی ها و سرمایه های کشور را به روی چپاولگران و انگل های جهان سرمایه می گشاید، در برخی سخنرانی هایش بر ضد سامانه ی سرمایه داری داد سخن می دهد و خواهان نابودی آن می شود! نمونه ی دیگر آن، بمباران توده های مردم غیرنظامی به بهانه ی گسترش دمکراسی و پشتیبانی از حقوق بشر است که همه ی سیاستمداران تبهکار جهان سرمایه را رسوا و در گفتگوهای رودرروی رسانه ای یا گفتگوهای عمومی با مردم، گوزپیچ*** می کند!

ب. الف. بزرگمهر         ١٦ آذرماه ١٣٩٠

* این گزارش از سوی اینجانب ویرایش شده است.    ب. الف. بزرگمهر

** گرچه در واژه نامه ها، واژه ی «بزه» به معنای عام گناه و «بزهکاری» به معنای گناهکاری آمده، ولی در معنای کنونی و تا اندازه ای حقوقی آن به معنای گناهان کوچک، جیب بری و مانند آن بکار می رود. از همین رو، دزدی های بزرگ و رشوه خواری را دیگر نمی توان تنها یک گناه کوچک (بزهکاری) وانمود. در صورتی که این واژه به معنای ویژه و مشخص امروزی آن به پارسی برگردانده شده باشد، نیرنگی دیگر به رنگ های آقای پوتین در پرت و پلاگویی اش افزوده می شود؛ زیرا نمایندگان و وزیران کابینه از «حزب یگانه دزدان و رشوه خواران روسیه»، بی گفتگو نیازی به جیب بری یا دله دزدی در کوچه و بازار ندارند و به گفته ای عامیانه، چنین کارهایی «برایشان اُفت دارد!»

*** گوزپیچ شدن به معنای طبیعی (فیزیکی) آن، پیچش باد (نفخ) در معده و روده و آسوده نشدن از آن است. در فرهنگ عامه، این واژه درباره ی کسی بکار می رود که در انجام کاری یا گرفتن تصمیمی دچار آنچنان دودلی و درماندگی است که به ستوه آمده باشد.   

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!