«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

تو رَز نئی اى غافل نادان ...


زان پيش كه بر سرت شبيخون آرند
فرماى بُتا تا مى گلگون آرند 
تو رز* نئی اى غافل نادان كه تو را
در خاك نهند و باز بيرون آرند

خیام نیشابوری

* رَز، تاک، بوته یا درختِ انگور را گویند. 
امروز که به دنبال این سروده در اینترنت می گشتم، دیدم که بسیاری از تارنوشت ها واژه ی «زَر» به معنای طلا و پول را بجای «رَز» (تاک، درختچه انگور) درست پنداشته و نوشته اند. ریاضیدان و سروده سرای بزرگ ما، خیام واژه «رَز» را بکار برده است و انگیزه وی نیز از به کار بردن این تمثیل زیبا آشکار است. شاخه های بوته یا درختچه انگور را اگر در خاک فرو کنید، ریشه می دهند. در تاکستان ها می توان بخوبی دید که چگونه بوته ها به همین شیوه رشد و گسترش یافته اند.
کاربرد واژه ی «زَر» در این سروده نادرست است و سروده را از معنای زیبای آن تهی می کند.
ب. الف. بزرگمهر





هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!