«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

مامه غنی (غنی بلوریان) هم درگذشت!


یک یادداشت کوتاه

دیشب که داشتم نوشتارهای مربوط به درگذشت زنده یاد غنی بلوریان را در تارنوشتم می گذاشتم، با خود می اندیشیدم:
کاش او یا کسانی چون او در مسوولیت رهبری حزب دمکرات کردستان ایران یا حزب توده ایران قرار می گرفتند. سخن بر سر اشتباهات نیست. این اشتباهات همزاد کار و کوشش است و همه نیز اشتباه کرده و می کنند؛ سخن بر سر راستی و درستی، پاکی و نیک سرشتی و نیز باور ژرف و عمل به آنچه ادعایش را داری، است. براستی، غنی بلوریان همه ی اینها را با هم داشته است.

حیفم آمد این نوشته ی خوب را درباره او درج نکنم و شاید این یادداشت کوتاه نیز لازم نبود.

ب. الف. بزرگمهر            ۱۹  اسپند ماه ۱۳۸۹
***
مامه غنی (غنی بلوریان) هم درگذشت! 

مامه غنی دیگر در میان ما نیست، اما یاد او بی شک در تاریخ جنبش آزادیخواهانه و عدالت خواهانه کردستان و ایران جاودانه خواهد ماند ...

خبر کوتاه و دردناک بود! مامه غنی هم درگذشت! غنی بلوریان پس از نزدیک به ٦ دهه مبارزه و مقاومت قهرمانانه در زندانهای رژیم شاهنشاهی و تحمل درد بزرگ مهاجرت، برای همیشه ما را ترک نمود. مامه غنی در طی سالهای پر فراز و نشیب فعالیت های سیاسی اش، با ایمان و صداقتی که از مختصات شخصیتی او بود، راهی را در پیش گرفت که به باور او و هزاران همفکر و همراه او، می بایست ملت کورد را به رهایی ملی، از بین بردن فقر، بیسوادی و نابرابری های اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی برساند. او در همین راستا از اوان جوانی با الهام گرفتن از بینش چپ عدالت خواهانه پا بعرصه مبارزه یی نهاد که تا آخرین دم به آن وفادار ماند و هیچگاه به آرمان های انسانی و آزادی خواهانه خود پشت نکرد. در همین راستا بهترین ایام و دوران زندگی خود را در پشت میله های زندان، مبارزه مخفی و در تبعید گذراند. شاید سخن گفتن از نزدیک به سه دهه زندان، آسان به نظر آید! اما هر کسی را یارای گذراندن چنین دوره یی و سربلند درآمدن از چنین آزمایشی نیست. شاید اگر مامه غنی و بزرگ مردانی چون زنده یاد عزیز یوسفی، رضا شلتوکی، حسن قزلجی، علی گلاویژ، رحمان قاسملو، محمدامین سراجی، طه پارسا، محمدامین شیرخانی و هزاران چهره با نام و بی نام جنبش چپ و ملی کوردستان و ایران، که با ایمان و اعتقادی راسخ به توده های کار و زحمت به پیشواز سختی های چنین راهی رفته، مورد شکنجه و آزار جسمی و روحی نه تنها دشمنان بلکه گاها بی مهری یاران آگاه و ناآگاه نیزقرار گرفتند، در گوشه دیگری از این دنیای بزرگ قرار می گرفتند، زندگی و مبارزه منحصر بفرد آنها سوژه یی برای نوشتن ده ها رمان و منظومه و فیلمنامه می شد. اما فرهنگ سیاه و یا سفید دیدن، باعث بی مهری ها و داوری های ناعادلانه در رابطه با چهره ها و شخصیت هایی شده است که هر لحظه از زندگی سیاسی ـ اجتماعی و خانوادگی آنان می تواند درس بزرگی برای نسل های آینده باشد. در این میان کم نیستند گماشتگان و پژوهشگران دروغین و جیره بگیران جمهوری اسلامی ایران که تحت پوشش به اصطلاح دکترا و تحلیلگر تاریخ کوردستان به گونه یی جهت دار، چنگ به چهره چنین شخصیت هایی انداخته، می خواهند چهره سیاسی این بزرگان را در مقابل اذهان عمومی مخدوش سازند. (مقالات منتشره در سایت های نظیر تابناک و کردستان امروز در رابطه با مرگ مامه غنی و .... خود گویای چنین امری است). اما آنچه عیان است، چنین حرکات مذبوحانه یی از وجهه و شخصیت بزرگانی چون مامه غنی نمی کاهد و سیه رویی تاریخی را برای خودفروشان و دشمنان جنبش ملی ـ رهایی بخش کورد به جا خواهد گذاشت

در پایان نمی توان از چنین راد مردانی بدون اشاره به ستون و پشتوانه زندگی شخصی آنها یاد کرد. نمی توان از "مرضیه خانم" صدیقی، یار وفادار زندگی مامه یاد نکرد، کسی که در تمام زندگی پر فراز و نشیب وی، بزرگترین پشتیبان روحی او بوده، با بزرگ منشی منحصر بخود، در بدترین شرایط، لحظه یی او را تنها نگذاشت، پا به پای او به استقبال ناملایمات زندگی رفته و با مهر و محبت خود به سنگ صبور غنی تبدیل شد. مامه غنی در خاطرات خود در رابطه با همسر خود چنین می گوید:
«همسرم مرضیه بود که از من غنی بلوریان ساخت. روزی برای ملاقاتم به زندان آمد و از پشت میله های زندان به من گفت: دچار اشتباه نشوی! فریب این ها را نخوری. توبه نامه ننویس و من و فرزندانت را شرمسار نکن. این جا بمان و آرزوی مرا به گور ببر، اما در مقابل این رژیم کوردکش قد خم نکن!» او نیز چنین کرد و به اسطوره مبارزه و مقاومت خلق تبدیل شد.

مامه غنی دیگر در میان ما نیست، اما یاد او بی شک در تاریخ جنبش آزادیخواهانه و عدالت خواهانه کوردستان و ایران جاودانه خواهد ماند.

یادش همیشه جاودان 

کامران امین آوه

برگرفته از اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
چهارشنبه  ۱٨ اسفند ۱٣٨۹ -  ۹ مارس ۲۰۱۱

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!