«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

کوشندگان سندیکایی را آزاد کنید!

پروانه اسانلو:
همسرم در شرایط جسمانی بسیار نامناسبی در زندان نگهداری می شود.

جرس: بار دیگر با مرخصی منصور اسانلو جهت عمل جراحی قلب مخالفت شد. این فعال سندیکایی که نزدیک به پنج سال است در زندان به سر می‌برد اکنون با مشکلات حاد قلبی مواجه شده و به گفته پزشکان باید هرچه سریعتر در خارج از زندان تحت عمل جراحی قرار گیرد. منصور اسانلو پیش از این دچار حملات قلبی شده و با دستبند و پایبند به بیمارستان منتقل شده، اما با این وجود مسئولین قضایی از دادن مرخصی به وی خودداری می کنند و هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای عدم موافقت با مرخصی ارائه نمی دهند.

همسر اسانلو در خصوص وضعیت نامناسب جسمانی همسرش می گوید:
«سه رگ قلب اسانلو مسدود شده و وضعیت جسمانی نامناسبی دارد و باید تحت درمان قرار گیرد. من قبل از عید یعنی یک ماه هم کمتر به دادستانی نامه نوشتم و شرایط نامناسب جسمانی آقای اسانلو را دوباره یادآور شدم و خواستم که حداقل با مرخصی پزشکی ایشان موافقت کنند تا تحت عمل جراحی قرار بگیرند که متاسفانه تاکنون پاسخی به درخواست ما داده نشده است و همسرم در شرایط جسمانی بسیار بدی در زندان نگهداری می شود.»

گفتنی است، منصور اسانلو در تير ماه سال ۸۶ توسط ماموران امنيتی در تهران بازداشت و به اتهام هايی مانند اقدام عليه امنيت ملی به پنج سال زندان محکوم شد.اين فعال کارگری در تابستان سال جاری، در شرايطی که در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد، دوباره به اتهام های امنيتی محاکمه و به يک سال زندان بیشتر محکوم شد.

در حال حاضر غلامرضا غلام حسینی، منصور اسانلو، مرتضی کمساری، ابراهیم مددی و رضا شهابی، چهار عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، در حبس به سر می برند.

به همین مناسبت «جرس» با پروانه اسانلو، همسر منصور اسانلو در خصوص دلتنگی ها و نگرانی های خود و فرزندانش به گفتگو پرداخته که در پی می آید:

خانم اسانلو در خصوص عدم موافقت با مرخصی همسرتان صحبت بفرمایید.

الان حدود چهار سال و نیم است که نگذاشته اند همسرم از حق مرخصی استفاده کند و هیچگونه دلیلی هم ارائه نمی دهند. امسال ما خوش بین بودیم که با توجه به اواخر دوران محکومیت ایشان و وضعیت نامناسب جسمانی ایشان با مرخصی وی موافقت کنند که متاسفانه تا این ساعت هیچ خبری نیست.

برای مرخصی همسرتان از چه مراجعی پیگیری کردید و نتیجه چه بوده است؟

من قبل از عید یعنی یک ماه هم کمتر به دادستانی نامه نوشتم و شرایط نامناسب جسمانی آقای اسانلو را دوباره یادآور شدم و خواستم که حداقل با مرخصی پزشکی ایشان موافقت کنند تا تحت عمل جراحی قرار بگیرند که متاسفانه تاکنون پاسخی به درخواست ما داده نشده است و همسرم در شرایط جسمانی بسیار بدی در زندان نگهداری می شوند.

فکر می کنید این همه فشار بر روی آقای اسانلو برای چیست؟

واقعا نمی دانم با توجه به اینکه ایشان دوران پایانی محکومیتشان را می گذرانند طبیعتا نباید اینقدر تحت فشار باشند.

چه مدت از دوران زندان آقای اسانلو مانده است؟

ایشان بدون آن یکسالی که در داخل زندان برایش اضافه کردند باید پاییز سال نود از زندان آزاد شود و طبعیتا باید فشارها کمتر شود اما نمی دانم چرا اینطور رفتار می کنند؟!

با توجه به اینکه ایشان در زندان بودند چطور یکسال به محکومیتشان اضافه شده است؟

یک دادگاهی برای آقای اسانلو تشکیل دادند و اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی را به ایشان زدند و یکسال به زندانش اضافه کردند. حتی زمانیکه ایشان را دادگاه بردند خواسته بود که وکیلش حضور داشته باشد و دادگاه علنی باشد که اصلا به چه اتهامی؟! تنها گفتند که مسئولین زندان از وی شاکی هستند.

وضعیت ملاقات ها چطور است؟

تلفن ها قطع است و ملاقات حضوری هم نداریم و فقط همان ملاقات کوتاه کابینی است، آن هم که امروز نوبت ملاقات بود به علت تعطیلات عید کنسل شد و امیدوارم هفته دیگر ایشان را ببینم.

با وجود این محدودیت ها، شما و فرزندانتان سال نو امسال را چگونه آغاز کردید؟

خوب بچه ها خیلی نیازمند پدرشان هستند و جای ایشان در جمع خانواده خیلی خالی است. امسال زمان سال تحویل، تمام فکر و ذهنمان پیش آقای اسانلو بود. من و بچه ها بسیار ناراحت و دلتنگ بودیم که امسال هم مانند سه سال گذشته از وجود ایشان بر سر سفره هفت سین محروم بودیم. اما خوب چاره ای نداریم سعی می کنیم تمام این دوری ها و فشارها را تحمل کنیم و به وجود ایشان و استقامتشان افتخار می کنیم. آقای اسانلو بخاطر مردم و دلسوزی و خدمت به کشور و مردمش الان در زندان است و این برای ما و خودشان بسیار ارزشمند است.

من و بچه ها خیلی خیلی امید داشتیم که امسال ایشان با ما باشند اما خوب موافقت نکردند. دوست داشتیم که دید و بازدیدها همسرم در کنار من و بچه ها باشد اما...

در این سال نو چه آرزویی دارید؟

من آرزو می کنم که مسئولین متوجه شوند که زندانیان سیاسی دلسوز و خدمتگزار مملکت هستند. همچنین آرزو دارم که تمامی زندانیان سیاسی از جمله همسر من همگی آزاد شوند و به آغوش خانواده و بازگردند.

مژگان مدرس علوم                  ۷ فروردین ۱۳۹۰


برگرفته از «جرس»:
http://www.rahesabz.net/story/34660/

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!