«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

پرنده

سیاوش کسرایی



۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
خورشیدها چه ناکام می میرند!
چه بی هیاهو!
چه بی هنگام!

پرنده شعر بزرگی است
پرنده اندوه است
پرنده درد و دریغ است
پرنده مویه روح است
جای شاعر پارتیزان، برای همیشه خالی است!

ب. الف. بزرگمهر گفت...

خَس، به صد سال توفان ننالد
گل، ز یک تندباد است بیمار
نیمایوشیج

و چه اندازه آزردند وی را
آن نارفیقان که رفیق نامشان بود!

او به توده مردم ایران وابسته و دلبسته بود. خوشا به او که برای همیشه در قلب آنها جای گرفته است!

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!